FFS

FDFD


عملیات اچ-3
    


عمليات اچ 3 يكي از بزرگترين عملياتهاي هوايي دنياست كه به نام فانتومها ثبت شده است. فانتومهاي ايراني طي يك عمليات پيچيده و تحسين برانگيز در 4 آوريل 1981 (فروردين 1360) پايگاه هوايي الوليد در مجموعه اچ 3 واقع در غرب عراق، در نزديكي مرز اين كشور با اردن را بكلي نابود كردند. در مجموع بيش از 48 هواپيماي عراقي كه بيشتر آنها بمب افكنهاي روسي (ميگ 23، سوخو 20، تييو 16، تييو 22) بودند در اين عمليات از بين رفتند. حمله به اچ 3 از لحاظ فني يكي از پيچيده ترين عملياتهاي هوايي جهان بشمار مي رود و از نظر دستاوردهاي نظامي نيز با توجه به نابودي كامل 48 هواپيماي دشمن در رده بزرگترين و موفقترين عملياتهاي نظامي جهان قرار مي گيرد.



عملیات اچ-۳، که از آن به عنوان حمله به اچ-۳ نیز یاد می‌شود، یکی از عملیات‌های هوایی در جنگ ایران و عراق بود. طی این عملیات فانتوم‌های نیروی هوایی ارتش ایران در تاریخ ۴ آوریل ۱۹۸۱ (۱۵ فروردین ۱۳۶۰) پایگاه هوایی الولید را در غربی ترین نقطه عراق در مرز مشترک عراق و اردن بمباران کردند و آنرا منهدم ساختند. در این عملیات بیش از ۴۸ هواپیمای عراقی که بیشتر آنها بمب افکنهای روسی (میگ ۲۳، سوخو ۲۰، تییو ۱۶، تییو ۲۲)بودند از بین رفتند.فرماندهان
این عملیات جواد فکوری و بهرام هوشیار بودند.

Operation H3 map.png

شرح عملیات

در تاریخ ۴ آوریل، ۶ فروند جنگنده اف-۴ ئی و ۲ فروند جنگنده اف-۴ دی با کمک دو فروند هواپیمای سوخت‌رسان بوئینگ ۷۴۷ و بوئینگ ۷۰۷ موفق شدند از مرز هوایی سوریه با عراق وارد محدوده هوایی عراق شده و عملیات را موفقیت‌آمیز به انجام برسانند. این عملیات از لحاظ فنی یکی از پیچیده ترین عملیات‌های هوایی جهان به شمار می‌رود.

در سال ۱۹۸۱ منابع اطلاعاتی ایران دریافتند که نیروی هوایی عراق تعدادی از بمب‌افکن‌های خود را برای دور ماندن از حملات هواپیماهای ایرانی و جلوگیری از نابودی آ نها بر روی باند فرودگاه به یکی از پایگاههای سه گانهٔ اچ (اچ۳ یا الولید) در دورترین نقطهٔ غرب این کشور منتقل ساخته‌است.

هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه می‌بایست از مرزهای خاوری عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر که تاسیسات پدافندی موثری داشتند به اچ ۳ می‌رسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر باز می‌گشتند. در تمام طول مسیر جدای از موشک‌های زمین به هوا و توپ‌های ضد هوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که در صورت حمله، با توجه به برتری تعداد آنها نسبت به هواپیماهای مهاجم ایرانی بدون شک ادامهٔ عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن می‌ساختند.

قرار بود ۸ فانتوم، از پایگاه شکاری نوژه به فرودگاه ارومیه به پرواز درآیند. این هواپیماها باید از کوهستان‌های مرزی عراق و ترکیه و در ارتفاعی پایین پرواز می‌کردند و پس از طی مسافتی طولانی بر روی خط مرزی عراق و ترکیه خود را به اچ ۳ برسانند. در تمام طول مسیر هواپیماها می‌بایست در ارتفاع پایین (۲۰ تا ۳۰ متری) پرواز می‌کردند تا از دید رادارهای دشمن پنهان بمانند. به علاوه باید دو مرحله عملیات سوختگیری هوایی انجام می‌گرفت چراکه طول مسیر سه برابر برد هواپیماهای ایرانی بود. به همین دلیل دو فروند بویینگ ۷۴۷ برای رساندن سوخت به فانتوم‌ها از فرودگاه تبریز برخاسته و با آنان همراه می‌شد که باید در بالای دریاچه ارومیه مرحله اول سوختگیری انجام می‌گرفت. همزمان دو فروند هواپیمای سوخت رسان دیگر از فرودگاه دمشق در سوریه بلند شده و مرحله دوم سوختگیری هوایی در خاک سوریه انجام می‌گرفت. طبق برنامه ریزی عملیات، پس از هر نوبت سوختگیری هواپیمای مادر باید صبر می‌کردند تا فانتوم‌ها عملیاتشان را بر فراز اچ ۳ انجام دهند و در راه بازگشت دوباره عملیات سوختگیری هوایی را انجام می‌داد.

روز عملیات هر هشت هواپیما در دو گروه چهار تیمی از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق عراق و از فراز کوه‌های آرارات وارد منطقهٔ مشترک مرزی عراق و ترکیه شدند و در ارتفاع پایین بر فراز کوهستان‌های این منطقه بسمت غرب عراق حرکت کردند. در همین زمان دو فروند اف ۵ جهت انحراف توجه پدافند عراق از فانتوم‌ها از پایگاه هوایی تبریز به سمت پالایشگاه کرکوک به پرواز درآمدند و در یک حمله موفق، این پالایشگاه را بمباران کردند. در جایی بسیار دورتر در فرودگاه لارناکا در قبرس یک هواپیمای بویینگ ۷۰۷ متعلق به هواپیمایی ملی ایران (هما) ساعتی پیش وارد فرودگاه لارناکا شده بود و طبق برنامه‌ریزی قبلی آماده می‌شد تا بدون مسافر به تهران باز گردد وظیفه این هواپیما شنود مکالمات عراقی بود. بویینگ ۷۰۷ هواپیمایی ملی ایران، پس از اطلاع مسیر خود به برج مراقبت فرودگاه لارناکا از زمین برخاست و ظاهراً به سمت تهران و در واقع به سمت کوهستان‌های مرزی ترکیه و عراق حرکت کرد. هواپیمای سوخت رسان در تماس با فرودگاه‌های قبرس و آنکارا وانمود کرد که مسیرش را گم کرده و در حال مسیریابی مجدد است.

در ساعات مقرر تانکرهای سوخت‌رسان با فانتوم‌ها در همان نقاط پیش‌بینی شده یعنی مرحله اول بالای دریاچه ارومیه و مرحله دوم در خاک سوریه روبرو شدند. فانتوم‌ها توانسته بودند با سکوت رادیویی و پرواز در ارتفاع پایین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان دارند. ظاهراً چندین بار هواپیماها در رادارهای عراقی و ترکیه‌ای ظاهر می‌شوند اما عراقی‌ها تصور می‌کنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیه‌است که مشغول گشتزنی در طول مرزهایشان هستند.

این اشتباهی بود که کنترل‌های زمینی ترکیه نیز مرتکب شدند. هر هشت هواپیما که سوختشان پس از طی مسیری طولانی در حال اتمام بود به طور منظم عملیات سوخت گیری هوایی را انجام دادند. هواپیمای بوئینگ نیز با احتیاط کامل مشغول گشت زنی در طول مسیر شد تا در بازگشت، دوباره عملیات سوخت‌رسانی به فانتوم‌ها را انجام دهد. در آن سو فانتوم‌ها در ارتفاعی پایین و در حالتی که خلبانان آن می‌توانستند کوچک ترین حرکتی را بر روی زمین با چشم غیرمسلح ببینند به سمت اچ ۳ در حرکت بودند. ساعتی بعد هر هشت هواپیما ناگهان بر فراز پایگاه ظاهر شدند. پرسنل پایگاه که با توجه به دور بودنشان از مرزهای خاوری هیچ گاه تصور نمی‌کردند هدف هیچ نوع حمله‌ای قرار گیرند در ابتدا به تصور این که هواپیماها خودی هستند شروع به تکان دادن دستهایشان کردند. بر فراز پایگاه، فانتوم‌ها ارتفاعشان را افزایش دادند و پس از تقسیم شدن به دو گروه چهارتایی پایگاه را بمباران کردند. بمباران به این صورت انجام شد که در اول گروه ۱ فانتوم‌ها به صورت پشت سر هم هواپیماهای عراقی را نابود ساختند و در مرحله دوم گروه ۲ فانتوم‌ها شروع به بمباران پدافندهای هوایی عراق کردند، سپس آخرین فانتوم با یک گردش ۱۸۰ درجه‌ای تمامی افراد مسلح و غیر مسلح و پرسنل‌های عراقی را با مسلسل از بین برد. سپس همهٔ آنها از محل حادثه دور شدند

در بازگشت، فانتوم‌ها باز به همان شیوهٔ پیشین خود را از دید رادارهای عراقی پنهان کرده و در نقطهٔ موعود پس از سوخت گیریِ دوباره، پرواز خود را به سمت ایران ادامه دادند. هواپیمای سوخت رسان که ماموریتش به اتمام رسیده بود با خروج از نوار مرزی عراق و ترکیه از طریق آسمان ترکیه به تهران بازگشت. و هواپیماهای سوری به پایگاه‌های خود در سوریه باز گشتند.

پیش از عبور فانتوم‌ها از مرز عراق دفاع ضد هوایی این کشور که متوجه هواپیماهای ایرانی شده بود به سمت آنها آتش گشود و یکی از هواپیماها مورد اصابت قرار گرفت به گونه‌ای که دیگر نمی‌توانست تا رسیدن به پایگاه به پرواز خود ادامه دهد، در جاده‌ای اتومبیل رو در آذربایجان غربی فرود آمد. بقیهٔ هواپیماها بدون هیچ آسیبی عملیات را به پایان بردند و در پایگاه نیروی هوایی فرود آمدند. در این زمان که هواپیماهای رهگیر شکاری عراقی متوجه حملهٔ ایرانی‌ها شده بودند امادهٔ حمله از پشت سر به فانتوم‌های ایرانی شدند و پس از ورود فانتوم‌های ایرانی به ایران اف ۱۴های ایرانی از جلو به هواپیماهای ایرانی ملحق شدند و با حمله به رهگیر شکاری‌های عراقی که در مرز و داخل ایران بودند را نابود ساختند. در این یورش تمامی هواپیماهای اصلی عراق توسط هواپیماهای ایرانی نابود شدند. در ابتدا، با توجه به نزدیکی اسرائیل به اردن و این که در سال ۱۹۶۷ نیز اسرائیلی‌ها فرودگاه‌های این کشور را بمباران کرده بودند، عراقی‌ها تصور کردند که حمله از جانب اسرائیلی‌ها صورت گرفته‌است.

تلفات ایران

این عملیات برای ایران تلفاتی در بر نداشت.

تلفات عراق

خسارات و تلفات ارتش عراق در این حمله به صورت تقریبی قابل برآورد است و حداقل تلفات این حمله بدین صورت است:[۲]

  • ۳ فروند هواپیما آنتونوف-۱۲
  • ۱ فروند بمب‌افکن توپولف-۱۶
  • ۵ فروند سوخو-۱۷
  • ۴ فروند میگ-۲۱
  • ۸ فروند میگ-۲۳
  • ۲ فروند داسو میراژ اف۱
  • ۴ فروند هلیکوپتر

ضمناً یازده فروند هواپیمای دیگر به گونهٔ غیر قابل تعمیری خسارت دیدند که دو فروند از این یازده فروند بمب افکن توپولف-۱۶ بود. همچنین دو خلبان عراقی و چهارده پرسنل دیگر عراقی و سه مصری و یک افسر آلمان شرقی کشته شدند و نوزده عراقی، چهار مصری و دو اردنی به شدت زخمی شدند[۳].


نتایج عملیات

 

عراق می‌خواست برای جلوگیری از شکست حَصر آبادان و شکست در جبهه‌های جنگ با ایران از هواپیماهای استراتژیک خود برای بمباران جبهه‌های ایران استفاده کند که با حمله به اچ-۳ بیش از هشتاد درصد این تجهیزات از بین رفت.

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

 


عملیات اوسیراک

تاسیسات اوسیراک اهمیت ویژه ای برای رژیم صدام داشت و از آنها به خوبی محافظت می شد . از پدافند های موجود در اطراف اوسیراک می توان به 1 واحد موشک ضدهوایی SA-6   - 3 واحد موشک ضد هوایی فرانسوی Roland 2  و بین 30 تا 40 قبضه توپ ضد هوایی 23 میلی متری و 57 میلی متری (که آتششان توسط رادار هدایت می شد) نام برد . در آن زمان کیت های اخلال گر الکترونیکی ECM موجود در نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران فقط توان اخلال در موشک های ضد هوایی SA-2 و SA-3 و SA-6 را دارا بود و هیچگونه کیت اخلال گری برای مقابله با موشک های خطرناک Roland 2 در اختیار IRIAF نبود . گفته میشد که این موشک های رولاند نمونه مخصوص ارتش فرانسه ( نه نمونه صادراتی به سایر کشورها)می بود که برای محافظت از ساختمان و کارکنان فرانسوس در اطراف تاسیسات مستقر شده بود .
عملیات شمشیر سوزان (حمله به اوسیراک) یکی از تاثیرگذارترین و سرنوشت سازترین عملیاتها در جهت کاهش زمان جنگ ایران و عراق می‌باشد که توسط نیروی هوایی ایران در تاریخ ۸ مهر ۱۳۵۹ ( ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰) سازماندهی و اجرا شده‌است. در طی این عملیات جنگنده‌های اف-۴ ایران با نفوذ به عمق خاک عراق تاسیسات اتمی اوسیراک را که در شرف تکمیل و دریافت سوخت بود بمباران کردند. سه ماه بعد دومین حمله به این تاسیسات توسط نیروهای هوایی اسرائیل انجام شد که این بمباران به انهدام کامل نیروگاه انجامید. هیچگاه مشخص نگردید برنامه‌ریزی ایران از این حمله دقیقاً چه بوده است. ممکن بوده است این حمله مقدمه‌ای برای حمله وسیعتر و نهایی به این تاسیسات بوده باشد و یا صرفاً حمله‌ای با برای نشان‌دادن قدرت عملیات هوایی نیروهای رزمی ایران.
 

اهمیت هدف

یکی از مهم‌ترین این اماکنی که عراق به شدت از آنجا محافظت می‌کرد و ادعا می‌کرد که سدی نفوذ ناپذیر می‌باشد، تاسیسات اتمی اوسیراک بود. این تاسیسات در یکی از مناطق دوردست کشور عراق بود بعثی‌ها حتی عنوان می‌کردند که این تاسیسات در آینده جنگ نقش عمده‌ای می‌تواند ایفا کند. این تاسیسات برای کشورعراق و شخص صدام حسین اهمیت ویژه‌ای داشت. در این زمان کشور فرانسه که به عنوان یکی از مهم‌ترین همپیمانان عراق شناخته می‌شد، این کشور کارشناسان خود را جهت راه اندازی سریع تر این نیروگاه به عراق فرستاده بود. صدام تاسیسات اتمی اوسیراک را با کمک کارشناسان فرانسوی بنا نهاده بود و قصد داشت در آنجا آزمایشات هسته‌ای را آغاز کند. او از احداث این تاسیسات فقط یک هدف را دنبال می‌کرد و آن هم ساختن بمب اتمی بود. این مطلب بارها توسط صدام اعلام شده بود. او درسخنرانی‌های خود علناً اعلام می‌کرد:

    عراق اولین کشور عربی خواهد بود که بمب اتم را ساخته و به تکنولوژی آن دست می‌یابد.

تمامی کشورهای همسایه به خوبی می‌دانستند که وجود یک کشور اتمی مانند عراق که دیکتاتوری مثل صدام سردمدار آن است، خطر بزرگی برای تمامی کشورهای منطقه محسوب می‌شد. بر همه کشورها بخصوص ایران و اسرائیل واضح بود که صدام با دستیابی به بمب اتم از هیچ گونه جنایتی فرو گذار نخواهد بود. اکثر کارشناسان خارجی هم بر این عقیده بودند که در صورت دستیابی صدام به بمب اتم، به طور قطع باید منتظر فاجعه جهانی بود.

طراحی عملیات

به دلیل اهمیت بالایی که این تاسیسات برای عراق داشت، به شدت مورد محافظت بود. در اطراف تاسیسات اوسیراک انواع و اقسام پدافندهای زمین به هوا وجود داشت که از آن جمله می‌توان به سایت موشکی سام ۶ در ۲ کیلومتری جنوب شرق تاسیسات، موشک‌های فرانسوی رولند ۲ در فاصله‌های ۵۰۰ متری و بین ۳۰ تا ۴۰ قبضه توپ ضدهوایی ۲۳ و ۵۷ میلی متری که همگی توسط رادار هدایت می‌شدند، نام برد.

موشک‌های رولند ۲ که در اختیار عراق قرار گرفته بود دقیقا همان موشک‌هایی بود که خود فرانسویان از آن استفاده می‌کردند و نمونه صادراتی در اختیار عراق قرار نگرفته بود و این به آن دلیل بود که این موشک‌ها برای حفاظت از اوسیراک دراختیار عراق نبود، بلکه هدف اصلی حفاظت از ساختمان و کارکنان فرانسوی شاغل در این تاسیسات بود.

مشکل اصلی خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران هم همین موشک‌های رولند۲ بود. دستگاه‌های اخلالگر الکترونیکی (ECM ) نصب شده بر روی فانتومهای ایرانی فقط توانایی اخلال در سیستم موشک‌های سام ۲ و ۳ و ۶ را داشت و نیروی هوایی هیچ دستگاهی برای اخلال در کار موشک‌های خطرناک رولند ۲ در اختیار نداشت. به همین منظور باید دو اصل در انجام این عملیات رعایت می‌شد:
۱-سبک بودن جنگنده‌ها
۲-سریع بودن حملات
عملیات ضربتی طراحی شد به دلیل حساسیت عملیات و همچنین پیچیدگی آن، تعدادی از بهترین خلبان‌ها انتخاب شدند. با توجه به مسائلی که گفته شد، خلبانان باید در ارتفاع بسیار پایین با حداکثر سرعت ممکن و با استفاده از مهارت شخصی سعی می‌کردند از تیررس پدافند قوی این منطقه خود را حفظ کرده و بتوانند عملیات را با موفقیت به پایان برند. قرار بر این شد به دلیل مسافت زیاد هواپیماها سوخت گیری هوایی کنند. برای همین منظور مقرر شد یک فروند هواپیمای سوخت رسان بوئینگ ۷۰۷ با اسکورت دوفروند تام‌کت در نزدیکی مرز مستقر شوند تا فانتوم‌ها بتوانند از آن سوخت گیری کنند و تامکت‌ها نیز از تانکر محافظت کنند که مبادا میگ‌های عراق بتوانند به آن صدمه‌ای بزنند.

بر طبق نقشه عملیات می‌بایست بعد از سوختگیری فانتوم‌ها به دو گروه تقسیم شوند، گروه اول ارتفاع خود را افزایش داده از مرز عبور کنند تا رادارهای عراقی آنها را دیده و حواس شان از گروه دوم منحرف شود. در این هنگام گروه دوم باید ارتفاع خود را کم کرده با حداکثر سرعت به سمت اوسیراک حمله کند. افزایش ارتفاع برای گروه اول بسیار خطرناک بود به این دلیل که با افزایش ارتفاع احتمال هدف قرار گرفتن گروه اول توسط موشک‌های زمین به هوا تا ۸۰٪ افزایش می‌یافت ولی خلبانان خطرات آن را پذیرفتند. گروه اول می‌بایست نیروگاه برق بغداد را نیز بمباران می‌کرد.

پایگاه نوژه که یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های هوایی ایران بود، مامور انجام این عملیات شده بود. شب قبل از عملیات، بنا به دستور صادره مسئولین فنی تا صبح بیدار بودند. آنها وظیفه داشتند در تاریکی شب و با رعایت اصول حفاظتی چهار فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن اف-۴ را آماده عملیات کنند. هر هواپیما به شش فروند بمب ۵۰۰ پوندی MK۸۲ و دو تیر موشک هوا به هوای راداری اسپارو مجهز شدند. همچنین محل‌های قرارگیری فشنگ‌های مسلسل ۲۰ میلیمتری M۶۱ فانتوم با حداکثر فشنگ لود شد.

شرح عملیات

در اولین ساعات صبح روز ۸ مهر ۱۳۵۹( ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰)، چهار فروند فانتوم مسلح متعلق به گردان ۳۳ پایگاه سوم شکاری همدان با قرار گرفتن در ابتدای باند پرواز آماده پرواز شدند. در همین زمان یک فروند هواپیمای سوخت رسان ۷۰۷ با اسکورت دو فروند تامکت مسلح به موشک‌های دوربرد فونیکس به پرواز در آمده بود و به سوی منطقه ملاقات با فانتوم‌ها پیش می‌رفتند. در نقطه ایستایی فانتوم‌ها با تانکر سوخت رسان ملاقات کرده و کار سوخت گیری انجام می‌شود. بعد از اتمام عملیات سوخت گیری فانتوم‌ها به سمت مرز حرکت می‌کنند قبل از عبور از مرز طبق طرح قبلی به دو گروه دو فروندی تقسیم شدند گروه اول شروع به افزایش ارتفاع کرد، این افزایش ارتفاع به قدری زیاد بود که رادارهای عراق به راحتی می‌توانستند آنها را ردگیری کنند و به همین دلیل متوجه گروه دیگر که در ارتفاع بسیار پایینی پرواز می‌کردند نشدند. بعد از عبور گروه دوم از مرز، گروه اول بلافاصله ارتفاع خود را بسیار کم می‌کند و با سرعت به سمت نیروگاه برق بغداد روانه می‌شود در این هنگام گروه دوم در راه تاسیسات اوسیراک بود. با توجه به سرعت بالای فانتوم‌ها و همچنین پرواز در ارتفاع پایین، هرلحظه امکان داشت هواپیماها با کابل‌های برق و عوارض طبیعی برخورد کنند.

در حدود ۴ کیلومتری تاسیسات، فانتوم‌ها خود را برای زدن ضربه نهایی آماده کردند، لذا به سرعت ارتفاع خود را افزایش دادند و در یک موقعیت مناسب با شیرجه‌ای دقیق همه ۱۲ بمب خود را بر روی هدف رها کردند. بنابر گزارش خلبانان ایرانی، کل زمانی که فانتوم‌ها بر روی تاسیسات بودند به ۶ ثانیه هم نمی‌رسید، به همین جهت هیچ کدام از پدافندهای مستقر در تاسیسات فرصت این که به هواپیماها شلیک کنند را پیدا نکردند. در همین زمان و در نقطه‌ای دیگر گروه اول به هدف خود رسیده و نیروگاه برق نزدیک بغداد را با موفقیت کامل منهدم می‌کند.

عملیات این گروه به قدری با دقت انجام شده بود که شهر بغداد تا چند روز بعد از آن حمله برق نداشتند.

نتایج عملیات

علی‌رغم اینکه عملیات بدون هیچگونه تلفات به پایان رسید و خواسته‌های عملیات توسط هردو گروه محقق گردید، ولی قدرت تخریبی بمباران به حدی نبود که قابل جبران نباشد. این عملیات دقیق عملاً چندماه پیشروی پروژه را به عقب بازگرداند و عراقی‌ها از ادامهٔ فعالیت برای ساخت این راکتور ناامید نشدند. از اینرو آنها با کمک کارشناسان فرانسوی اقدام به بازسازی نیروگاه نمودند.

پس از چند روز از پایان این عملیات، نیروی هوایی تصمیم گرفت برای مطلع شدن از میزان خسارات وارد از منطقه پایگاه عکس برداری هوایی کند.

بنابراین می‌بایست یک فروند فانتوم شناسایی آراف-۴ بی بر روی منطقه پرواز کرده و عکس‌های لازم را تهیه کند تا میزان خسارت وارد به اوسیراک را بررسی نماید. لذا یک فروند فانتوم شناسایی آراف-۴ بی با اسکورت دو فروند فانتوم مسلح به موشک‌های هوا به هوا، به سمت هدف به پرواز درآمد. بعد از ورود به خاک عراق، فانتوم‌های اسکورت برای جلب توجه رادارهای عراق سمت خود را تغییر می‌دهند تا هواپیمای فانتوم شناسایی بدون هیچ مزاحمتی به راه خود ادامه دهد. فانتوم شناسایی درحالی که هیچ گونه مهماتی را حمل نمی‌کرد، در ارتفاع پایین و با سرعت مافوق صوت به سمت اوسیراک در حرکت بود و در نهایت در ارتفاع خیلی پایین از جنوب تاسیسات اوسیراک وارد این منطقه شد و با سرعت از روی تاسیسات اوسیراک عبور کرد. در لحظه عبور دوربین‌های فانتوم شناسایی مشغول ثبت عکس‌های بعد از این عملیات بود. فانتوم شناسایی بلافاصله گردش کرده و با تمام سرعت به سمت ایران حرکت می‌کند. در نزدیکی مرز دو فروند فانتوم مسلح منتظر او بودند و فانتوم شناسایی با اسکورت آنها به سلامت در پایگاه هوایی همدان به زمین می‌نشیند. بعد از ظهور عکس‌ها، میزان خسارات وارده به اوسیراک و موفقیت عملیات تایید می‌شود.

قابل ذکر است که حدود ۳ ماه بعد از این عملیات، اسرائیل عملیات مشابهی را با ۸ فروند اف-16 انجام داد و موفق به انهدام کامل تاسیسات مذکور شد.

اظهارات مقامات عراقی بعد از عملیات

عراقی‌ها بعد از عملیات مدعی شدند که حمله فانتوم‌های ایرانی به آن جا موفق نبوده و خسارت وارد بسیار کم بوده‌است.

عراقی‌ها همچنین مدعی شدند که این حمله کار اسرائیل بوده و آنها با تغییر رنگ فانتوم‌های خود به شکل فانتوم‌های ایرانی این کار را انجام داده بودند.

   یکی از خلبانان با سابقه فانتوم ایرانی در جواب به این ادعا که عملیات حمله به اوسیراک توسط نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران موفقیت آمیز نبوده در جایی گفته بود :

اگر خسارت ایجاد شده توسط 12 تیربمب 500 پوندی آمریکایی MK-82   بر روی هدف کوچکی مانند اوسیراک  جزیی است پس حتما هواپیماهای ما در طول جنگ بر روی عراقیها فقط سنگ فرو میریخته اند (مانند مرغان ابابیل ) .

 

اقدامات تلافی جویانه عراق

حداقل ۵ حمله علیه تاسیسات اتمی بوشهر متعلق به ایران از جانب رژیم بعث انجام شد. تمامی این حملات در خلال جنگ ایران و عراق انجام شد. قابل ذکر است که هیچکدام از این حملات نتوانست خسارات سنگینی را به نیروگاه وارد کند. زمان اجرای این عملیاتها به شرح زیر است:
1- ۲۴ مارس ۱۹۸۴ ۲- ۱۲ فوریه ۱۹۸۵ ۳- ۴ مارس ۱۹۸۵ ۴- ۱۲ ژوئیه ۱۹۸۶ ۵- ۱۷ نوامبر ۱۹۸۷

 

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

 


حسین خلعتبری ملقب به حسین ماوریک

سرلشکر خلبان حسین خلعتبری مکرم (زاده: ۱۳۲۸ رامسر - درگذشت: ۱ فروردین ۱۳۶۴در گیری با هواپیمای میگ-۲۵ عراقی در آسمان سقز - مدفن: رامسر) یکی از خلبانان برجسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و بهترین خلبان تاریخِ جنگنده اف-۴ فانتوم بود. وی نقش عمده‌ای در انهدام نیروی دریایی ارتش عراق در عملیات مروارید ایفا کرد. او به خاطر رشادت‌های فراوان در این عملیات به شکارچی اوزا معروف شد.
 

زندگی

درسال ۱۳۲۸ در روستای "بصل‌کوه" شهرستان رامسر به دنیا آمد. حسین دوران کودکی و جوانی را در رامسر سپری نمود و بعد از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ به خدمت سربازی اعزام شد.

پس از گذراندن دوران سربازی، در سال ۱۳۵۱ به دلیل علاقهٔ وافری که به فن خلبانی داشت وارد دانشکدهٔ خلبانی نیروی هوایی شد و بعد از گذراندن دورهٔ مقدماتی پرواز جهت طی نمودن دورهٔ پیشرفته به کشور آمریکا اعزام شد.

قبل از سفر به آمریکا، حسین خلعتبری به دیدار خانواده می‌شتابد و به مادرش وکالت می‌دهد که: "مادر تمام حقوق ماهیانه‌ام را برای رفع مشکلات نیازمندان هزینه کن." در کشور آمریکا حسین ابتدا دورهٔ خود را در دانشگاه شپارد آغاز کرد و سپس به دانشگاه تگزاس منتقل شد.

استعداد خیره‌کنندهٔ او در یادگیری و در پی آن هدایت هواپیما، باعث شده بود به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و نام او را تمامی استادان به‌عنوان یک دانشجوی برجسته بر زبان آورند. در همین حین حسین به خاطر مهارت خاصی که در خلبانی داشت، دورهٔ شلیک موشک ماوِریک که یک موشک هوا به سطح است و به وسیلهٔ آن می‌توان انواع شناورها را هدف قرار داد، را با موفقیت طی کند و به‌واسطهٔ این مهارت به او لقب حسین ماوریک را داده بودند.

سرانجام دورهٔ خلبانی حسین پایان می‌یابد و او با دریافت گواهینامهٔ خلبانی در هواپیمای اف ۴ به ایران باز می‌گردد و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجهٔ ستوان دومی مشغول به خدمت می‌شود.

عملیات البرز

در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ کشور بعثی عراق با تهاجمی همه‌جانبه به ایران حمله می‌کند. بلافاصله بعد از حملهٔ عراقی‌ها، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دست به کار شده و ترتیب انجام دو عملیات را در همان روز می‌دهد که بر اساس آن یکی از عملیات‌ها با رمز البرز به پایگاه هوایی بوشهر می‌رسد. ۴ فروند فانتوم مسلح به خلبانیِ تعدادی از بهترین‌های نیروی هوایی از جمله شهیدان: شهید سرلشکر خلبان حسین خلعتبری، شهید سرلشکر خلبان سیدعلیرضا یاسینی، شهید سرلشکر خلبان داوود اکرادی، شهید سرگرد خلبان حسن طالب‌مهر و شهید سرگرد خلبان حسین زندی تعدادی دیگر از تیزپروزان نیروی هوایی به پرواز در می‌آیند.

هدف پایگاه شعیبیه در استان بصره بود. با رسیدن به هدف، حسین با مهارت خاصی که در شیرجه زدن با هواپیما دارا بود تمامی اهداف از پیش تعیین شده را بمباران می‌کند و سالم بازمی گردد.

عملیات کمان - ۹۹

 

در روز یکم مهر ماه سال ۱۳۵۹ عملیات گسترده‌ای از سوی نیروی هوایی با نام کمان -۹۹ آغاز می‌شود که طی آن ۲۰۰ فروند هواپیما به پرواز در می‌آیند و ۱۴۰ فروند از مرز عبور کرده و به عراق حمله می‌کنند.

در این عملیات باز هم حسین نقش عمده‌ای دارد. او از پایگاه ششم شکاری به پرواز درآمده و به عنوان فرمانده یک دستهٔ ۸ فروندی به بغداد حمله می‌کند. مانورهای عالی از میان ساختمان‌ها و پروازِ با ارتفاع بسیار پایین او و تعدادی دیگر از خلبانان در شهر بغداد، باعث می‌شود خبرگزاری‌ها لب به تحسین از مهارت خلبانان ایرانی باز کنند.

۲ روز بعد از این عملیات از سوی روزنامهٔ کیهان با حسین مصاحبه شد و او این گونه گفت: "خلبانان نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران عملاً ثابت کردند که از هیچ صدامی واهمه ندارند و روحیه‌شان بسیار عالی است. ایشان در مورد نبرد با عراق گفتند: از چندی پیش هواپیماهای عراقی به خاک ما تجاوز می‌کردند و ما تنها به تعقیب آنها می‌پرداختیم ولی بعد از آن به ما مأموریت‌هایی داده شد که پایگاه‌های نظامی عراق را بمباران کنیم و این پایگاه‌ها درست در قلب عراق قرار داشتند و ما مأموریت خود را با نهایت موفقیت بدون این که کوچک‌ترین ضربه‌ای به ما وارد شود، در خاک عراق انجام دادیم. ایشان همچنان یادآور شدند در حملهٔ روز یکم مهر ماه (کمان ۹۹) مواضع حساس و مهم عراق در چند منطقه از جمله بغداد، بصره، ام‌القصر و... منهدم شد و این ضربهٔ محکمی بود که بر ارتش عراق وارد کردیم."

عملیات مروارید

در روزهای ابتدایی آذر ماه سال ۱۳۵۹ طبق هماهنگی‌های به عمل آمده از سوی نیروهای هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قرار می‌شود در روز هفتم آذر ماه، نیروی دریای و هوایی به دو اسکلهٔ البکر و الامیه حمله کنند.

روز عملیات فرا می‌رسد و خلعتبری به همراه تعدادی دیگر از خلبانان نیروی هوایی همچون شهید سرلشکر خلبان عباس دوران و شهید سرلشکر خلبان سیدعلیرضا یاسینی شهید سرگرد حسین زندی برای این مأموریت انتخاب می‌شوند.

خلعتبری با مانورهای دیدنی، خود را در بهترین موقعیت‌ها قرار می‌دهد و یکی پس از دیگری ناوچه‌های عراقی را غرق می‌کند.

لازم به ذکر است که در این عملیات شهید خلتعبری به همراه شهید حسین زندی، شهید علیرضا یاسینی و شهید عباس دوران، در مجموع بیش از ۲۵ سورتی پرواز عملیاتی داشتند که این تعداد پرواز فقط از عهدهٔ خلبانان ماهری همچون این شهیدان بزرگ بر می‌آمد.

بر اساس گفتهٔ کارشناسان، شهید حسین خلعتبری در استفاده از هواپیمای اف ۴، انجام مانورها و عملیات جنگی، انهدام هدف و شلیک موشک ماوِریک همتا نداشت. به‌قدری مهارت داشت که در هر شیرجه به چندین هدف می‌توانست حمله کند.

بعد از پایان این عملیات، با توجه تخصصی که حسین در شلیک موشک ماوریک از خود نشان داد، مدتی را در هوانیروز جهت آموزش خلبانان بالگرد جنگندهٔ کبرا برای شلیک و کاربرد موشک ماوریک سپری کرد.

خلعتبری آن زمان که در بوشهر خدمت می‌کرد و زمان عملیات از هواپیمای خودش پیاده می‌شد و سوار هواپیمای دیگر می‌شد و با موشک‌های "ماوریک تلویزیونی" این ناوها را مورد هدف قرار می‌داد و به همین سبب به نام قاتل اوزا معروف شد.

عملیات اچ-۳

در اواخر سال ۱۳۵۹ با توجه به این که عراق تمامی هواپیماهای ذخیرهٔ خود را به دلیل سالم ماندن از حملات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به مجموعهٔ پایگاه‌های الولید در نزدیکی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم می‌گیرد که این پایگاه‌ها را به هر طریق ممکن هدف قرار دهد. طرح اولیه آماده می‌شود و تعدادی از برجسته‌ترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات انتخاب می‌شوند و دلیل آن این بود که اگر فرماندهِ دستهٔ پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر مهارت این را داشته باشند که خود هدف را پیدا و آن را منهدم کنند.

پس جمعی از بهترین‌ها انتخاب شدند که در بین آنها نام حسین خلعتبری نیز به چشم می‌خورد. سرانجام روز پانزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۰ تعداد ۸ فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز در آمدند و با چهار بار سوخت‌گیری هوایی و طی مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر، پایگاه‌های الولید را بمباران کردند و همگی سالم برگشتند.

مأموریت زدن پل العماره

از سوی فرماندهی به پایگاه ششم شکاری مأموریت داده می‌شود تا پل العماره را بزنند. خلعتبری و چند تن از خلبانان دیگر این پایگاه انتخاب می‌شوند. پل درست وسط شهر بود. خلعتبری وقتی روی پل می‌رسد، حملات ضدهوایی دشمن به اوج خود رسیده بود. اتومبیل‌های مختلف که مشخص بود شخصی است، روی پل درحال حرکت بودند. او با قبول خطر دور می‌زند و پس از عبور آنها، پل را منهدم می‌کند. وقتی از او سؤال کردند که چرا چنین کردی؟ گفت: - فرزند یک‌ساله‌ای دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکن است توی ماشین بچه‌ای مثل «آرش» من باشد. چطور قبول کنم که پدری بچه سوخته‌اش را در آغوش بگیرد؟

نمایندهٔ ایران در دادگاه لاهه

مدتی از جنگ گذشته بود که خلتعبری برای دفاع از حقوق ایران که درگیر جنگی ناخواسته شده بود، به‌عنوان نمایندهٔ ویژهٔ ایران در دادگاه بین‌المللی لاهه حضور می‌یابد تا در برابر دولتمردان غربی و عربی، از حقوق کشور عزیزمان دفاع کند و در این امر خطیر با ابتکار عملی که در آن جا بروز داد، حقانیت ایران را در جنگ ثابت کرد.

باوجود این که مدت مأموریت او در دادگاه لاهه ۲ ماه بود، به همه وعده‌ها و وسوسه‌های سران کشورهای آمریکا و انگلیس پشت پا زد و ادامه امور را به کاردار ایران در سوئیس سپرد و پس از ۱۵ روز به کشور بازگشت و در پاسخ به این سوال که چرا تا پایان ماموریت در آن جا نمانده‌است، می‌گوید: - نمی‌توانم شب‌ها و روزها را در سوئیس با آرامش طی کنم درحالی که جنگنده‌های دشمن آرامش را از هموطنانم گرفته‌اند.

شهادت

http://hadinet.ir/i/attachments/1/1357900406434647_large.jpg

تعطیلات نوروز سال ۱۳۶۴ در پیش است، ولی گویا حسین هوس سفری دیگر را در سر دارد. او در پایگاه می‌ماند و به زادگاهش نمی‌رود. در جواب دوستانش هم که می‌گویند چرا به دیدن خانواده نمی‌روی؟ می‌گوید: - در این شرایط بحرانی مردم هر لحظه به کمک ما نیاز دارند. وجدانم اجازه نمی‌دهد که این مردم را تنها بگذارم. روز یکم فروردین ماه سال ۱۳۶۴، خلعتبری و ستوان محمد زاده به عنوان شیفت آلرت پایگاه سوم شکاری همدان هستند. ناگهان صدای آژیر بلند می‌شود و در پایگاه اعلام اسکرامبل (حالت آماده باش) می‌شود. حسین خلعتبری مکرم به همراه کمک خود ستوان "عیسی محمدزاده عروس محله" یا یک فروند هواپیمای فانتوم دی با نام رمز سلیمان ۳۱ برای مقابله با هواپیماهای دشمن به پرواز در می‌آید. در کردستان در منطقه سقز با دو فروند میگ ۲۳ عراقی و یک فروند میگ ۲۵ عراقی درگیر می‌شود. سریعا به سمت یکی از هواپیما گردش کرده و به پرواز ادامه می‌دهد و در ارتفاع ۳۵۰۰۰ پایی یکی از میگ‌های ۲۳ را مورد هدف قرار می‌دهد که پس از برخورد موشک، میگ منهدم می‌شود. در همین حین از ایستگاه‌های رادر زمینی مرزی به اطلاع خلعتبری می‌رسانند که یک فروند میگ ۲۵ پی دی، در تعقیب آنها می‌باشد. در این نبرد که حتی تعقیب و گریز آن نابرابر می‌باشد، میگ ۲۵ اقدام به شلیک یک تیر موشک r-۴۰ می‌کند موشک با فانتوم برخورد می‌کند. ستوان محمد زاده موفق می‌شود اجکت کند و به سختی از ناحیه دست راست آسیب می‌بیند و توسط نیروهای امداد و نجات نیروی هوایی نجات پیدا می‌کند. ولی سرلشکر خلبان حسین خلعتبری فرصت اجکت پیدا نمی‌کند و بدین شکل قهرمان جنگ‌های دریایی برای همیشه خاموش می‌شود. روحش شاد!

تلویزیون عراق با اعلام این خبر با آب و تاب اعلام کرد که موفق شده یکی از بهترین خلبانان ایرانی را از بین ببرد.

وصیت نامه

- اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن می‌شویم و مرگ در این راه را افتخار می‌دانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیه‌ای داشتم، حتما به این مردم تقدیم می‌کنم.

عملياتهاي پيروزمندانه حسین خلعتبری به شرح ذيل است:

1-با شروع جنگ، شهيد خلعتبري فرماندهي هشت فروند هواپيماي جنگنده را بر عهده داشت و جزو اولين گروه خلبانان ايران بود كه وارد خاك عراق شده و زيرساختهاي اقتصادي شهر بغداد را مورد هدف قرار داد.

2-اين شهيد بزرگوار در كارنامه خويش، انهدام 23 فروند ناو و ناوچه اوزاي عراق و و ناوچه مينجمع كن عراقي را دارد.

3-شهيد خلعتبري نماينده نظامي نيروي هوايي در دادگاه بينالمللي لاهه بود كه براي احقاق حق ملت ايران دفاعيات جانانهاي نمود .

4-انهدام تاسيسات پايگاه شعيبيه عراق.

5-انهدام بندر امالقصر.

6- انهدام پايگاه الرشيد و المثني در قلب بغداد.

7-انهدام پل العماره عراق.

8-انهدام خانههاي متحرك و ستون نظامي كه با اصابت قراردادن آن 48 افسر عاليرتبه و 2 ژنرال عراقي به هلاكت رسيدند.

9- انهدام پالايشگاه كركوك ،بصره و ....

10- انهدام تانكها و نفربرهاي عراقي به دفعات زياد.

11-انجام بيشترين پروازهاي طرح پدافندي و اسكرامبل تا زمان شهادت.

 

 

 

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

سید عطاءالله صالحی

http://www.shabestan.ir/Images/News/Larg_Pic/29-1-1392/IMAGE635018822042358096.jpg

سید عطاءالله صالحی (متولد ۱۸ اسفند ۱۳۲۸) فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
وی درسال ۱۳۴۶ وارد ارتش شد و در سال ۱۳۴۹ با رسته توپخانه از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل شد. امیر صالحی در تاریخ ۲۰/۰۶/۱۳۸۴ و پس از استعفای امیر سرلشکر محمد سلیمی به سمت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.سرلشکر صالحی در پست فرماندهی کل آجا دارای اختیار صدور دستورات و فرماندهی مستقیم بر فرماندهان نیروهای زمینی، دریایی و هوایی و قرارگاه پدافندهوایی ارتش است.
فرماندهي لشكر 77 خراسان، فرماندهي لشكر 58 ذوالفقار، فرماندهي قرارگاه شمال شرق كشور و معاونت آموزش ستاد فرماندهي كل قوا از ديگر سوابق صالحي است.

آخرين مسئوليت سرلشكر صالحي قبل از تصدي فرماندهي ارتش، تصدي معاونت‌هاي نيروي انساني و بازرسي در ستاد كل نيروهاي‌ مسلح بود.

فرمانده ارتش جمهوري اسلامي که عضو هيات معارف جنگ شهيد صياد شيرازي است، در 20 شهريور 1384 با حكم رهبر معظم انقلاب به عنوان فرمانده كل ارتش منصوب شد.

انتقاد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

ارتش ایران در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۸۷ بیانیه‌ای را منتشر نمود که در آن به شدت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به دلیل تحریف واقعیت‌های جنگ بین ایران و عراق و نادیده گرفتن نقش ارتش انتقاد شده‌است.
 

برخی از سخنان سرلشکر صالحی

  • دشمن دیوانه شده‌است و با توجه به پیشینه دشمن، ما می‌بایست همواره آماده باشیم.
  • مردم ایران خواهند دید که ما بزرگترین ناوشکن و پیشرفته‌ترین زیردریایی‌ها را در منطقه خواهیم ساخت. تولید انبوه هواپیماهای جنگنده که نمونه‌های آنها را سال پیش نشان دادیم، و ساخت تجهیزات دریایی و زیردریاییها در برنامه امسال(۱۳۸۸) ما قرار دارد.
  • مشخصه‌های رژیم غاصب و خون‌آشام صهیونیستی اسراییل که سرزمینهای فلسطین را با زور اشغال کرده‌است، تروریسم و جاسوسی است. اسراییل نمی‌تواند فعالیت‌های نظامی، اقتصادی و اجتماعی خود را ادامه دهد، از اینرو با کارهایی نظیر جاسوسی می‌خواهد نابودی خود را به تعویق بیندازد.
  • اسراییل تهدیدهایش را هرگز نمی‌تواند عملی کند.
  • [در پاسخ به خبرنگار تلویزیون العالم، که درباره خطر حمله نظامی اسرائیل به ایران سوال کرده بود:] من فکر نمی‌کنم که بیشتر از یازده روز طول بکشد که ما بتوانیم کل رژیم صهیونیستی اسرائیل را با خاک یکسان و نابود کنیم، البته که رژیم صهیونیستی کوچکتر از آن است که بتواند علیه ایران اقدامی نظامی بکند....
  • مابه آمریکا تذکر می‌دهیم و عادت نداریم تذکر خود را تکرار کنیم که دیگر به سمت تنگه هرمز و آبهای ایران نیاید.
نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تفنگ خیبر 2002    ( KH 2002)    ساخت سازمان صنایع دفاعی ایران که در سال 1380 طراحی و در سال 1381 در مرحله تولید قرار گرفت . سلاحی است اتوماتیک تهاجمی سبک (Bollpup)  که با فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح میگردد. دارای برگه ناظم آتش چهار وضعیتی شامل : ضامن(S) ، تک تیر (1)  ، سه تیر (3) ، رگبار (A) میباشد. دو نوع دستگاه نشانه روی مکانیکی و اپتیکی(دید در شب) دارد که روی دستگیره حمل قرار میگیرد. لوله این سلاح قابل تعویض است. این سلاح عقب نشینی کم ، دقت بالا ، وزن کم ، و درجه اطمینان بالائی دارد. ساختار سلاح به گونه ای است که به سادگی قابل تعمیر و نگهداری میباشد.دارای سرنیزه و دوپایه است که به هنگام استفاده از دوربین بعنوان سلاح تک تیرانداز مورد استفاده قرار میگیرد.

کالیبر

56/5 میلیمتر

عمل چفت شدن

چرخشی با قفل کامل

ظرفیت خشاب

20 و 30 تیری

طول سلاح با لوله بلند

78 سانتیمتر

طول سلاح با لوله متوسط

73 سانتیمتر

طول سلاح با لوله کوتاه

68 سانتیمتر

تعداد خان و گردش

6 عدد راستگرد

سرعت اولیه گلوله

950 متر بر ثانیه

برد نهائی

2500 متر

برد مؤثر (با لوله بلند)

450 متر

نواخت تیر علمی

800 تا 850 تیر در دقیقه

نواخت تیر عملی

120 تا 180 تیر در دقیقه

وزن (با لوله بلند و خشاب 30 تیری خالی)

700/3 کیلو گرم



 

 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

سلاحهای گوشه زن    Cornershot Weapons

برای اولین بار در نبردهای سنگین و خشونت بار خیابانی در استالینگراد بود که ایده ساخت چنین سلاحی به ذهن سربازان آلمانی خطور کرد و در مدت زمان کوتاهی نیز این سلاح توسط طراحان قدرتمند کارخانه (اشمایزر ) طراحی شد و نمونه های اولیه آن برای آزمایش به استالینگراد ارسال شد و در آن زمان بود که سربازان روسی متوجه نکته عجیبی در زد و خردهای کوچه به کوچه استالینگراد شدند . گلوله به طرف آنها شلیک می شد اما خبری از تیرانداز نبود.

با پایان یافتن جنگ جهانی دوم این ایده بی نظیر همانند دهها پروژه دیگر در اثر رخوت بعد از جنگ از یادها رفت و به فراموشی سپرده شد . در جنگهای شهری یا درگیریهای پلیسی و یا هر نوع عملیاتی که در فضاهای محدود و بسته صورت می گیرد ، یک سلاح گوشه زن میتواند جان دهها سرباز یا پلیس را نجات بدهد و تجهیز نیروهای نظامی و انتظامی هر کشوری از جمله جمهوری اسلامی ایران به این نوع تسلیحات بسیار مهم و حیاتی میباشد.

ایده ای که آلمانها طی جنگ جهانی دوم از آن بهره بردند ، استفاده از مسلسهای لوله کج بود که تکنولوژی آن برای پیاده سازی در این زمان نیز بسیار پیچیده و سخت است

و به همین دلیل اکثر سازندگان مطرح و مشهور تسلیحات از راه حلی بسیار ساده و جالب استفاده نمودند. طراحی کیتی که بتوان سلاحهای کمری استاندارد را از طریق آن به سلاحهای گوشه زن تبدیل نمود .در حالت عادی این کیت از سلاح کمری به فرم معمول و برای نشانه روی مستقیم استفاده می کند.اما زمانیکه لازم باشد بلافاصله توسط این کیت که مجهز به یک دوربین ویدئویی سبک و کارا است سلاح کمری در زاویه دلخواه قرار گرفته و تیرانداز توسط یک صفحه نمایش با کیفیت ، هدفگیری نموده و شلیک می کند.

بر روی این کیت میتوان سلاحهای کمری مانند : sig sauer / beretta / glock / cz را نصب کرده و براحتی استفاده کرد.در کیتها و سیستمهای جدید سلاح گوشه زن که در سال 2005 معرفی شدند امکان استفاده از نارنجکهای 40 میلیمتری انفجاری ، دودزا و ... را فراهم کردند.همچنین امکان پرتاب گازهای اشک آور ، بیهوش کننده و سمی نیز توسط این کیتهای مدرن سلاح گوشه زن وجود دارد.

 

آ




آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

مشخصات

سلاحی است انفرادی ،خودکار و نیمه خودکار که با فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح و با هوا خنک میشود،با خشابهای 30 ، 40 ، 75 فشنگی (خشابهایی با ظرفیت 90 و 120  تیری بنا بر نیاز برخی کشورها نیز ساخته می شود ) از زیر تغذیه و دارای برگه ناظم آتش سه وضعیتی ( بالا ضامن ، وسط رگبار ، پائین تک تیر )  است . این سلاح تا به ضامن است نه مسلح می شود و نه شلیک میکند.دستگاه چکاننده آن از نوع ضربتی است ،این سلاح دارای دو نوع دستگاه نشانه روی می باشد که عبارتند از :

الف – دستگاه نشانه روی مکانیکی : این دستگاه تشکیل شده از یک ستون درجه که از اعداد 1 الی 8 و در بعضی مدلها 1 الی 10 مدرج شده که هر عدد نمایانگر ضریب 100 متر می باشد و خط شاخص هر عدد زیر آن عدد قرار دارد ،در انتهای ستون درجه دارای علامت تاکتیکی بوده که هم سطح 300 متر میباشد و یک مگسک که در سمت و برد قابل تنظیم میباشد.

ب – دستگاه نشانه روی اُپتیکی : دوربین این سلاح روی یک روپوش محفظه یدک نصب می باشد که در موقع استفاده ،روپوش محفظه اصلی را برداشته و روپوشی که دوربین روی آن سوار است را جا می زنیم و در دونوع معمولی و دید در شب ساخته شده

این سلاح دارای دو نوع قنداق میباشد

الف - قنداق ثابت : از جنس کائوچو یا چوبی جهت استفاده یگانهای پیاده و تک تیرانداز.

ب – قنداق تاشو : در دو مدل تاشو از زیر و تاشو از بغل جهت گشت شهری ، نیروهای زرهی ، چترباز و چریکی ساخته شده است.

مختصات

کشور سازنده

اتحاد جماهیر شوروی سابق

کالیبر

39×62/7 میلیمتر

سرعت اولیه گلوله

810 متر بر ثانیه

تعداد خان و گردش

4 عدد از چپ به راست

وزن سلاح بدون خشاب

270/3 کیلوگرم

وزن خشاب 30 تیری فولادی

355  گرم

وزن خشاب 30 تیری کائوچوئی

235  گرم

وزن خشاب 30 تیری آلومینیومی

170  گرم

طول گام

5/23  سانتیمتر

تعداد گام

5/1  دور

وزن فشنگ

16  گرم              

وزن سرنیزه با جلد

450 گرم

طول سلاح با سرنیزه

102  سانتیمتر

طول سلاح بدون سرنیزه

94  سانتیمتر

طول سلاح با قنداق بسته

66  سانتیمتر

طول کلاش ساخت ایران

80 سانتی متر

نواخت تیر علمی

550 الی 600  تیر در دقیقه

نواخت تیر عملی در حالت رگبار

100  الی 120  تیر در دقیقه

برد مفید

800 تا 1000 متر

برد نهائی

2000  متر

متعلقات

1 – سرنیزه : در قسمت جلو سلاح زیر لوله نصب شده و در جنگ تن به تن از آن استفاده میشود و در مدل AKM  از سرنیزه و غلاف میتوان بعنوان سیم چین استفاده نمود.

2 – لوله رابط : بجای شعله پوش در قسمت جلوی سلاح نصب شده و جهت پرتاب نارنجک تفنگی کاربرد دارد.

3 – ابزار نشانه روی در شب : از دو قسمت فسفری تشکیل شده که بر روی شکاف درجه و مگسک نصب میگردد و برای نشانه روی در شب استفاده میگردد.

4 – دوربین مادون قرمز : امکان نشانه روی دقیقتر در شب را برای تیرانداز میسر میسازد.

5 – دوربین معمولی : با نصب آن بر روی سلاح در مأموریت تک تیراندازی استفاده میشود.

6 – انواع خشاب : در مدلهای آلومینیومی ، کائوچوبی و فولادی 30 ،40 ،75 فشنگی موجود است.

7 – پوکه کش : زمانیکه زه پوکه خارج شده باشد و مقداری از پوکه داخل لوله مانده باشد استفاده میگردد.

8 – شعله پوش مانوری : تیراندازی خودکار با فشنگ گازی را میسر میسازد.

9 – وسایل تنظیف : برس نرم ، برس زبر ، فرچه مویی ، روغندان ، آچار مخصوص تنظیم مگسک ، سمبه و طناب

10 – دو پایه : هنگام استفاده از سلاح برای تیراندازی با دقت بالا بکار میرود.

11 – رابط جفت خشاب : جهت استفاده سریع از خشاب و مهمات بیشتر .

انواع فشنگ

نوع

علامت مشخصه

کاربرد

معمولی

مرمی برنگ مسی و پوکه آن در رنگهای سبز و مسی

علیه نفرات دشمن

رسام

نوک مرمی برنگ سبز

علامت دادن،تصحیح تیریا ثبت تیر

ثاقب

نوک مرمی برنگ سیاه

علیه استحکامات و خودروهای دشمن

ثاقب آتشزا

نوک مرمی برنگ سیاه و قرمز

علیه انبار پوشاک ،مهمات و سوخت

جنگی واترپروف

لاک قرمز رنگ در محل اتصال مرمی و دور چاشنی

مقاومت بیشتر در برابر رطوبت

آموزشی

فاقد چاشنی و باروت و داشتن سوراخ روی پوکه

جهت آموزش و تمرین فشنگ گذاری

آموزشی جدید

مرمی و پوکه پلاستیکی به رنگ آبی

جهت آموزش و تمرین فشنگ گذاری

گازی معمولی

فاقد مرمی،سرجمع و کوتاه بودن آن ،هشت پر

جهت آموزش و ایجاد سروصدا

گازی مخصوص

فاقد مرمی،سرجمع و بلند بودن آن،پنج پر

مخصوص پرتاب نارنجک تفنگی

انواع نارنجک تفنگی

نوع

علامت مشخصه

کاربرد

ضد تانک

رنگ بدنه حنایی،بزرگ بودن کالیبر         M60

علیه ادوات زرهی و مواضع دشمن

ضد نفر

رنگ بدنه حنایی،باریک بودن کالیبر  M60 P1 

علیه تجمع نفرات دشمن

منور

رنگ بدنه حنایی،نیم بیضی بودن سر   ILL      

روشن کردن خط لجمن

دودزا

رنگ بدنه حنایی،نیم گرد بودن سر   SMOK  

استتار و محدود کردن دید دشمن

آموزشی

بدنه گوشتی به رنگ آبی وبزرگ بودن کالیبر

جهت آموزش

تذکر : پرتاب نارنجکهای تفنگی صرفاً باید از سلاح و مهمات مخصوص پرتاب نارنجک تفنگی صورت گیرد مانند سلاح ساخت یوگسلاوی.



 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تاریخچه

اولین مدل این سلاح که در واقع مدل کوتاه شده سلاح M 16 است در سال 1965 ساخته شد.

کلت کماندو برای استفاده نیروهای ویژه آمریکا که در ویتنام می جنگیدند طراحی شد ، بدین شکل که با کاهش طول لوله سلاح M16 از 51 سانتیمتر به 5/25 سانتیمتر و کوتاه کردن قنداق آن به میزان 6/7 سانتیمتر در مجموع 33 سانتیمتر از طول سلاح کاسته شد . روپوش لوله مدل اولیه کلت کماندو سه گوش مانند و شعله پوش آن همان شعله پوش سه شکافه مورد استفاده در سلاح M16 بود.سربازان آمریکایی مستقر در ویتنام که از سنگینی و طول زیاد سلاح M16خسته شده بودند ، به سرعت این سلاح را پسندیدند به همین دلیل ارتش آمریکا در صدد ارتقا این سلاح و تولید نمونه مخصوص آن برای یگانهای هوابرد و چترباز خود بر آمد.

این مدل ارتقا یافته کمی سبکتر از مدل قبلی و دارای روپوش لوله استوانه ای شکل بود.البته کوتاه کردن لوله سلاح باعث بروز مشکلاتی هم شد ، از جمله صدای حاصل از شلیک این سلاح بسیار بلند بود و باعث سنگین شدن گوش سربازان می شد . همچنین بعلت کوتاه شدن لوله ، شعله حاصل از احتراق باروت بسیار قوی شده بود که باعث سوختن صورت تیرانداز یا دیده شدن تیرانداز توسط افراد دشمن در شب می شد .کارخانه کلت هر دوی این مشکلات را با نصب یک شعله پوش درازتر (برای مخفی کردن شعله ) و یک روپوش استوانه ای جدید که حکم یک جاذب صدا را نیز ایفا می کرد ، حل کرد. این مدل به کلت کماندو مدل 609 معروف شد . ارتش آمریکا پس از ارتقا این سلاح آنرا با کد XM – 177 E1 معرفی کرد. بدنه این مدل کاملا شبیه سلاح M16 بود و دستگیره کمکی برای حفظ بهتر تعادل در هنگام شلیک در زیر روپوش لوله نصب شده بود.

در سال 1967 کارخانه colt با ایجاد کمی افزایش در طول لوله سلاح ، طول آن را به 2/29 سانتیمتر رسانده و آن را با کد XM – 177 E2 معرفی کرد . بعدها با معرفی مدلهای M16 A2 و M16 A3 بدون دستگیره حمل در قسمت بالای بدنه سلاح ،کارخانه کلت نیز مدل کماندو را بدون دستگیره حمل و البته مجهز به ریل مخصوص نصب دوربین معرفی کرد. این مدل همچنین به مکانیزم آتش سه تیر مجهز شده بود . کلت کماندوهایی که امروزه تولید می شوند همگی مجهز به بدنه سلاح مدل M16 A2 و M16 A3 و لوله 5/11 اینچی (2/29 سانتیمتر ) و شعله پوش سه شکافه بکار گرفته شده در سلاح M16 هستند .همگی این مدلها مجهز به مکانیزم سه تیر نیز هستند . از نقطه نظر مکانیزم ، این سلاح هیچ تفاوتی با برادر بزرگتر خود یعنی M16 ندارد.

مشخصات

بدنه سلاح دو تکه و ساخته شده از آلومینیوم و کروم ،گلنگدن عمل کننده با فشار مستقیم گاز باروت از نوع چرخشی بوده  از موارد اشتراک این سلاح و سلاح M16 هستند .قنداق کشویی این سلاح از نوع تلسکوپی و از جنس فلز ساخته شده .بعلت قرار گرفتن فنر ارتجاع در قنداق کلت کماندو ، این سلاح نمی تواند از قنداق تاشو ( از زیر یا از بغل ) استفاده کند .

کلت کماندو را میتوان با خشابهای 20 و 30 تیر مورد استفاده دو سلاح M16 A2 و M16 A3 تغذیه کرد البته این سلاح قابلیت نصب خشاب 100 تیر مدل Beta – c متعلق به M16 را نیز داراست ( این خشاب از دو خشاب دایره ای بهم چسپیده ساخته شده ) .

کلت کماندو یکی از تفنگهای محبوب سربازان و نیروهای ویژه آمریکا ست . کشورهای زیادی از جمله رژیم اشغالگر قدس ، ژاپن ، کره جنوبی و انگلیس از این سلاح استفاده کرده اند و همگی آنان سبکی ، خوشدستی و نواخت تیر فوق العاده آنرا ستوده اند.

مختصات

کالیبر : 45 × 56/5 میلیمتر

مکانیزم : فشار مستقیم گاز باروت

طول با قنداق بسته : 68 سانتیمتر

طول با قنداق باز : 2/76 سانتیمتر

طول لوله : 2/29 سانتیمتر

وزن : 44/2 کیلو گرم

نواخت تیر : 750 تیر در دقیقه

ظرفیت خشاب : 30 تیر



آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تاریخچه  تفنگ ژ3    G3

کشورهای سازنده جنگ افزار بعد از جنگ جهانی دوم به این فکر افتادندکه که تفنگ انفرادی بسازند ، اتوماتیک و نیمه اتوماتیک بدین معنا که هم قدرت یک تیربار (مسلسل) را داشته باشد و هم دقت تفنگ را.لذا در سال 1959 شرکت (( Heckler & Koch آلمان غربی موفق شد تفنگ اتوماتیک و نیمه اتوماتیک ( ژ3 ) را به جهان عرضه کند.در حال حاضر بیش از 50 کشور دنیا از این سلاح استفاده می کنند و 8 کشور نیز از جمله جمهوری اسلامی ایران خود ،سازنده این سلاح میباشند.

بیش از 45 سال است که سلاح ژ3 بعنوان سلاح سازمانی در اختیار ارتش و نیروهای مسلح ایران است.این سلاح در ابتدا بصورت تعداد محدودی توسط کارخانه ( هکلر و کخ ) تحویل ارتش ایران گردید.سپس کارخانه ( Heckler & Koch ) اقدام به راه اندازی خط تولید این سلاح در صنایع مسلسل سازی ارتش (جنگ افزارسازی فعلی) نمود.پس از پیروزی اقلاب اسلامی متخصصین آلمانی ، ایران را ترک کردند.در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و با هجوم مردم به کارخانه و اشغال آن بسیاری از مدارک فنی و ابزارآلات تولید آن معدوم و مفقود گردید.سپس با تلاش متخصصین متعهد و انقلابی ایرانی کارخانه ، خط تولید بازسازی و راه اندازی شد.بدلیل استفاده از این سلاح در ارتش ایران و انعقاد پیمان منحله ( سنتو ) بین 3 کشور ایران،ترکیه و پاکستان ،این دو کشور نیز نسبت به انتخاب این سلاح برای نیروهای مسلح خود مبادرت ورزیدند. نمونه های جدید این سلاح مجهز به مکانیزم چکاننده 3 تیر نیز میباشد.

مشخصات  تفنگ ژ3    G3

جنگ افزاری  است انفرادی ،خودکار و نیمه خودکار که با فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح و لوله آن با هوا خنک میشود.با خشاب 20 فشنگی از زیر تغذیه و دارای برگه ناظم آتش 3 وضعیتی ( بالا ضامن ، وسط تک تیر ، پائین رگبار ) میباشد.و دارای دو نوع دستگاه نشانه روی است :

الف – دستگاه نشانه روی مکانیکی : شامل مگسک ثابت و روزنه دید متحرک (طبلک برد) که روی طبلک برد متحرک از اعداد 1 الی 4 مدرج شده و هر عدد نشانگر 100 متر میباشد.

ب – دستگاه نشانه روی اپتیکی (دوربین) : که توسط یک پایه استاندارد بر روی قبضه نصب میگردد و خود دوربین در دون نوع متفاوت ( 1 – دوربین دید در شب . 2 – دوربین معمولی ) میباشد.این سلاح در دو نوع قنداق ساخته میشود:

الف ) قنداق ثابت چوبی و کائوچویی G3-A3

ب ) قنداق تاشو فلزی کشویی G3-A4

مختصات فنی تفنگ G3-A3

کالیبر : 51 × 65/7  میلیمتر

سرعت اولیه گلوله : 800 متر بر ثانیه

تعداد و گردش خان : 4 عدد از چپ به راست

وزن سلاح بدون سرنیزه : 200/4 کیلوگرم

وزن سلاح بدون خشاب : 300/4 کیلوگرم

وزن خشاب آلومینیومی : 130 گرم

وزن خشاب فولادی : 260 گرم

نواخت تیر علمی : 500 الی 600 تیر در دقیقه

نواخت تیر عملی : 120 الی 150 تیر در دقیقه

برد مفید : 400 متر

برد موثر : 600 متر

برد نهایی : 3750

طول سلاح بدون سرنیزه : 5/102 سانتیمتر

طول سلاح با سرنیزه : 5/124 سانتیمتر

وزن فشنگ : 24 گرم

مختصات فنی تفنگ G3-A4

طول سلاح بسته : 84 سانتیمتر

طول سلاح باز : 102 سانتیمتر

وزن سلاح بدون خشاب : 600/4 کیلوگرم

متعلقات  تفنگ ژ3    G3

سر نیزه،شعله پوش مانوری،بند،دوپایه،دوربین معمولی،دوربین دید در شب، وسایل تنظیف که شامل : روغندان،برس زبر،برس نرمففرچه مویی،زنجیر لوله پاک کن،خشاب آلومینیومی)است.وسایل لوله جوفی (جعبه خفیف ) که با نصب این وسایل بر روی سلاح میتوان کالیبر آنرا به 22/0 اینچ تبدیل نمود.این کار جهت شکار و تمرین تیراندازی انجام میگیرد .که وسایل لوله جوفی عبارتند از : آلات متحرکه مخصوص ، 2 عدد خشاب مخصوص 22/0 اینچی ، لوله مخصوص خفیف ، جعبه تنظیف.

 




 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

در سال 1961 مسلسل سبک کلاشنیکف با نام RPK بر پایه سلاح هجومی AXM تکمیل و برای ورود به خدمت پذیرفته شد.

مسلسل سبک RPK از نظر شکل طراحی شباهت زیادی به سلاحهای کلاشنیکف دارد و حتی از قطعات آنها قابل تعویض با یکدیگر هستند.عمده ترین تفاوت بین آنها نصب لوله سنگین تر ، دوپایه های تاشونده و خشاب با گنجایش بالا میباشد.لوله اسلحه 590 میلیمتر طول دارد که از قابلیت شلیک تیر تا فاصله 800 متری نیز برخوردار است.ضخامت بالای لوله سلاح ، شلیک شدید و گسترده را ممکن می سازد.استفاده از یک دوپایه بر روی این اسلحه باعث افزایش دقت شلیک آن میشود.شکل قنداق اسلحه از مسلسل RPD برگرفته شده است و به گونه ای است که امکان گرفتن اسلحه با دست چپ در هنگام شلیک را فراهم می کند.سایت هدفگیری اسلحه ابزار ویژه ای برای تصحیح انحرافات جانبی دارد.سیستم خشاب و تغذیه اسلحه ، سازندگان را مجبور کرد که یک خشاب مورب 40 تیر و یک خشاب مدور 70 تیری را برای آن ارائه دهند.

نمونه RPKS از این اسلحه (6P8) با قنداق مشابه تاشونده به سمت چپ برای چتربازان تکمیل شد.نمونه های RPKN و RPKSN را نیز میتوان به سایتهای هدفگیری شبانه مجهز کرد.شباهت گسترده قطعات و واحدهای این مسلسل با AKM ، تولید آنرا بسیار راحت تر کرد.کار تولید این اسلحه در کارخانه ماشین سازی ( مولات ) صورت گرفت.

مسلسل RPK در بیش از 20 کشور جهان عملیاتی است و چندین کشور نیز به تولید تحت امتیاز گونه های مختلف آن ادامه می دهند.

مختصات فنی  RPK

کالیبر : 39× 62/7 میلیمتر

وزن سلاح بدون خشاب : 800/4 کیلوگرم

طول سلاح : 104 سانتیمتر

طول لوله : 59 سانتیمتر

سرعت دهانه : 745 متر بر ثانیه

نواخت تیر علمی : 600 تیر در دقیقه

نواخت تیر عملی : 150 تیر در دقیقه

برد هدفگیری : 1000 متر

گنجایش خشاب : 40 یا 75 تیر




 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

سلاح هجومی Enfield SA-80 ، ساخت انگلستان

سلاح هجومی Enfield SA-80 ، آخرین محصول رسمی و سازمانی كارخانه انفیلد انگلستان محسوب می شود. ارتش انگلستان در دهه 80 میلادی ، تصمیم به بكارگیری نسل جدیدی از سلاح های انفرادی با كالیبر كوچك و سرعت دهانه بالا گرفت. این پروژه ، با معرفی 2 سلاح SA80IW (سلاح پیاده نظام) و SA80LSW (سلاح پوشش سبك) آغاز شد. درواقع ارتش انگلستان قصد داشت تا سلاح FAL بلژیكی با كالیبر 62/7 میلیمتر را از رده خارج كرده و از سلاحی جدید استفاده كند. در سال 1977 و با ورود گلوله های 56/5 میلیمتری به بازار سلاح های انفرادی ناتو ، كارخانه انفیلد یك نوع گلوله جدید با كالیبر 19/0 اینچ (85/4 میلیمتری) را آزمایش كرد. سلاحی كه برای شلیك این گلوله ساخته شد ، XL65 نام گرفت.

XL65 حداقل در ظاهر و بصورت كلی ، بسیار شبیه

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

در سال 1906 دولت آمریکا اعلام کرد که خواهان تعویض رولورهای کالیبر 38 ارتش با مدل جدیدی از تپانچه های پر قدرت نیمه اتوماتیک است. رولورهای کالیبر 38 دیگر جوابگوی نیازهای جنگهای مدرن نبودند. ارتش بدنبال کالیبر قدرتمندتر 45/0 اینچ (43/11 میلیمتر ) بود . تپانچه مورد نظر ارتش آمریکا میبایستی قادر به شلیک گلوله های 15 یا 16 گرمی بوده و از دوام خوبی برخوردار باشد. یکی از طرحهای پیشنهاد شده به ارتش آمریکا ، تپانچه ساخت طراح سلاح یعنی آقای (برونینگ ) که در آن زمان در کارخانه مشهور کلت مشغول به همکاری بود با ارائه این طرح دریچه جدیدی را به دنیای سلاحهای کمری گشود.

از سال 1911 تا پایان جنگ جهانی اول یعنی 1917 بیش از یک میلیون قبضه از این سلاح تولید شد . از جمله کارخانه هایی که به تولید این سلاح دست زدند میتوان به ( کلت ، اسپرینگ فیلد ، رمینگتون ، بورافس ، پارا اردنانس کانادا ، ساویچ ) اشاره کرد .جواز ساخت این مدل به برخی کشورها مثل نروژ و آرژانتین نیز صادر شد.

در خصوص فرآیند تست تپانچه های انتخاب شده توسط آمریکا جالب است بدانید که تنها تپانچه کلت ، ساخت آقای برونینگ و تپانچه نیمه اتوماتیک ساخت کارخانه ساویچ به مرحله پایانی تست راه یافتند. در این مرحله هر تپانچه می بایستی تا 6000هزار گلوله شلیک میکرد. پس از هر 100تیر شلیک ، اسلحه اجازه می یافت تا به مدت 5 دقیقه خنک شود و مجدداً یک شلیک 100 تیری دیگر ...و پس از هر 1000 گلوله شلیک اسلحه تمیز و روغنکاری می شد تا 6000 تیر شلیک به اتمام برسد.سپس تست شلیک اسلحه با خشابهای کیفیت پائین صورت می گرفت . بعضی از این خشابها کج شده بودند و برخی بخوبی جا نمی رفتند ولی اسلحه مورد نظر میبایستی بتواند با کمک این خشابها نیز شلیک کند.پس از این تست اسلحه مزبور را در مجاورت اسید ، گل ولای ، گردو خاک و ماسه قرار میدادند. سلاح کمری کالیبر 45 ساخت آقای برونینگ با سربلندی از تمامی این آزمایشات بیرون آمده و علامت استاندارد ارتش آمریکا را دریافت کرد.و ارتش آمریکا پس از تستهای طولانی و طاقت فرسا این تپانچه را پسندید و در سال 1911 با نام (M1911 ) را به تولید انبوه رسانید.

برخی از کارشناسان دلیل این موفقیت را نظارت مستقیم آقای برونینگ بر خط تولید کلت 45 میدانند. البته نباید نقش آقای(فردمور) که یکی از مهندسین جوان کارخانه کلت بود را در این موفقیت نادیده گرفت. کلت 45 را بایستی پدر تپانچههای نیمه خودکار دانست. این سلاح با گذر از یک قرن ، هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد .اما در سال 1980 کلت 45 جای خود را به تپانچه برتا مدل 92 که در آمریکا ساخته می شد ، داد.

کشور سازنده

آمریکا

کالیبر

43/11 میلیمتر

طول سلاح

9/21 سانتیمتر

طول لوله

8/12 سانتیمتر

وزن سلاح خالی

300/1 کیلوگرم

سرعت اولیه گلوله

252 متر بر ثانیه

ظرفیت خشاب

7 تیر

 



 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

Tariq 7.65mm Pistol, made in Iraq. Possibly captured during - Desert Storm

Tariq 9mm Pistol, made in Iraq. Possibly captured during - Desert Storm

Tariq Gold Plated 9mm Pistol, made in Iraq. Presented to the President of Egypt




 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

Walther PPK
 
كشور سازنده : آلمان
كاليبر : .22LR or 6.35mm auto (.25 ACP) or 7.65x17mm Auto or 9x17mm (.380 ACP) 
طول سلاح :  173mm PP, 154 mm PPK
وزن :  682g PP, 568g PPK
طول لوله : 99mm PP, 84mm PPK
ظرفيت خشاب : 8 (PP), 7 (PPK) rounds
 



 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

کارد WASP یک کارد شکاری معمولی نیست. این کارد پس از ضربه زدن یک کپسول از گاز فشرده شده را به درون بدن حیوان قربانی تزریق میکند که این کار باعث یخ زدن و انفجار فوری اندام حیوان میشود.
به گفته شرکت سازنده، حجم گاز تزریقی به قدری است که محل ضربه خورده فورا به اندازه یک توپ بسکتبال متورم و منفجر میشود. البته توجیه ساخت چنین کاردی این بوده که برای کشتن کوسه ها و خرس های وحشی در مواقع خطر ساخته شده. و این مکانیسم به این دلیل در آن طراحی شده که خیلی سریع حیوان حمله کننده را از پای در بیاورد. اما به هر حال این کارد خیلی آزادانه فروخته میشود. به همین دلیل اعتراضاتی هم در انگلستان به فروش این کارد شده است.




 

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

چاقوی رزمی NRS - 2 با کد 6 P25 در دفتر طراحی تولا بوسیله فردی بنام خلینین طراحی شد ،این چاقو که برای ارتش سرخ شوروی خریداری شد ، در وهله نخست ، یک ابزار کار و در وهله بعدی یک جنگ افزار است . در قسمت دسته چاقو ، حفره ای وجود دارد که ابزار شلیک کوچک در داخل آن قرار میگیرد . این لوله 62/7 میلیمتری جدا شونده برای شلیک گلوله های SP.B طراحی و ساخته شده است . این طرح شلیک تجهیزات ویژه ای برای خنثی سازی شعله و صدای حاصل از شلیک دارد ، اما امکان سوختن دست تیرانداز بوسیله گازهای حاصل از سوزش باروت وجود دارد . گونه NRS-2 این چاقو که در سال 1986 و به همراه چاقوی ساده NR-2  برای ورود به خدمت برگزیده شد ، قابلیت شلیک گلوله های 62/7 میلیمتری SP4 را داشت . تیغه NRS-2 نیز در مقایسه با NRS تا حد زیادی بهبود یافته است.

مکانیزم شلیک که در داخل دسته چاقو قرار میگیرد ، دارای یک دسته مسلح سازی ، بست ایمنی و دکمه رها سازی می باشد . برآمدگیهای روی دسته چاقو برای دور کردن پوکه گلوله های شلیک شده بکار میروند . این چاقو دارای بستهایی برای نصب آن بر روی کمربند و دست میباشد . در هنگام شلیک ، دسته چاقو به سمت جلو نگهداشته می شود و برای هدفگیری نیز از یک شکاف در عقب و یک مگسک در قسمت جلویی چاقو استفاده میشود . اگر چه برد هدفگیری این چاقوی مسلح برابر 25 متر اعلام شده است ، برد کارآمد آن بسیار کمتر از این حد میباشد . برای شلیک گلوله ، دست باید در حالت کشیده باشد ، ضمن اینکه معمولا تیراندازان ترجبح می دهند برای شلیک آنرا با دو دست نگه دارند . نرخ آتش کارآمد NRS و NRS -2 دو تیر در دقیقه می باشد.

ویژگیهای فنی و تاکتیکی NRS -2

وزن چاقو : ۳۶۰ گرم

طول تیغه : ۱۶۰ میایمتر

اندازه چاقو با محفظه : ۳۳۰ در ۶۴ در ۵/۳۲ میلیمتر

اندازه چاقو بدون محفظه : ۲۸۵ در ۵۲ در ۵/۳۲ میلیمتر

نوع گلوله : SP.4

سرعت دهانه : ۱۸۵ تا ۲۰۰ متر بر ثانیه

نرخ آتش کارآمد : ۲ تیر در دقیقه

ویژگیهای فنی و تاکتیکی NRS

وزن چاقو : ۳۲۵ گرم

طول تیغه : ۱۵۸ میایمتر

اندازه چاقو با محفظه : ۳۲۲ رد ۶۳ در ۵/۳۰  میلیمتر

اندازه چاقو بدون محفظه : ۲۸۰ در ۵۲ در ۵/۳۰  میلیمتر

نوع گلوله : SPB

سرعت دهانه : 140 متر بر ثانیه

نرخ آتش کارآمد : ۲ تیر در دقیقه

 

 Стреляющий нож

 





آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تپانچه برتا FS92 بدون شک یکی از بهترین سلاح های کمری دنیا به شمار می رود چرا که بیش از ۲۰ کشور جهان آن را بعنوان سلاح کمری ارتش و نیروی پلیس خود برگزیده اند. این تپانچه در ارتش آمریکا با نام M9شناخته می شود. مدل ۹۰TOWنمونه بهینه سازی شده FS92 شناخته می شود. در این مقاله به تحلیل این تپانچه می پردازیم:

 

قاب:

قاب این تپانچه از نو طراحی شده و ورود صحیح گلوله به خزانه و خروج بی دردسر پوکه را باعث می شود. سطح داخلی کاملا صاف و سیقلی است. در فضای داخلی قاب و در نزدیکی پین باز و بسته کردن سلاح، یک جاذب ضربه فنری و فلزی تعبیه شده که در هنگام عقب نشینی آلات متحرک در زمان شلیک از شدت عقب نشینی می کاهد.

این قطعه با جذب ضربه دریافت شده و پخش و خنثی سازی آن باعث افزایش عمر قطعات می شود.

حافظ ماشه بصورت گرد ساخته شده تا با انگشت تیرانداز بهتر چفت شود.

 

ریل نصب وسایل جانبی:

این ریل در قسمت زیرین و جلویی لوله تعبیه شده و بخشی از بدنه سلاح است. شما می توانید انواع چراغ قوه و لیزر را به این ریل نصب کنید. در زمانی که هیچ وسیله ای به ریل متصل نیست یک پوشش مخصوص بر روی آن قرار می گیرد تا از آسیب رسیدن به آن جلوگیری و خارج کردن سلاح از غلاف را تسهیل کند.

ریل مذکور به روش ماشین کاری بوجود آمده است.

 

اسلاید آناتومیک:

بدنه و اسلاید این سلاح طوری طراحی شده است تا خارج کردن آن از غلاف بدون مشکل انجام شود. شیارهای طولی ایجاد شده بر روی قاب گلنگدن باعث تسهیل عمل مسلح کردن سلاح و بکارگیری آسان تر ضامن آن شده است. ضامن رها کننده گلنگدن از نو طراحی شده تا با خطوط اسلاید و بدنه هماهنگ باشد.

تمامی قطعات فلزی از جمله ضامن (در صورت وجود)، پین باز و بسته کردن و ضامن رها کننده گلنگدن با ماده ای به نام Brunitonپوشیده شده اند تا از خوردگی و اصطکاک نا خواسته قطعات جلوگیری شود.

 

قبضه ارگونومیک:

پوشش قبضه این مدل یک تکه ساخته شده است تا نصب و تعویض آن آسان تر انجام شود. برای افرادی که دست کوچک تری دارند نوعی قبضه باریک تر موجود است. قسمت پشتی قبضه بصورت منهنی ساخته شده تا با دست تیرانداز بهتر چفت شود. در کل این قبضه طوری ساخته شده تا حتی در شرایط مرطوب به بهترین شکل در دست تیرانداز قرار گیرد.

 

چخماق ماشین کاری شده :

در چخماق این سلاح یک روزنه تعبیه شده تا از وزن آن کاسته شده و بر سرعت عمل آن افزوده شود. این چخماق در مدل های FوGنصب می شود.

سایت نشانه روی قابل تعویض از نوع Super luminovaپوشیده شده است که نور محیط را جذب کرده و در محیط تاریک از خود باز می تاباند. سایت های جلویی و عقبی را می توان با انواع دیگر از جمله سایت های شبتاب تریتیومی تعویض کرد. این سایت ها نسبت به سایت نشانه روی مدل ۹۲ دارای میدان دید وسیع تری به میزان ۵ میلی متر هستند.

 

خشاب ظرفیت بالا:

خشاب روان و ظرفیت بالای این تپانچه عمل مسلح کردن سریع را ممکن می سازد. این سلاح با دو خشاب متفاوت ارائه می شود:

کالیبر ۱۹&9 : خشاب دو ردیفه با ظرفیت ۱۵،۱۰و ۱۷ تیر.

کالیبر۰/۴۵ S&W : خشاب دو ردیفه با ظرفیت ۱۱،۱۰و ۱۲ تیر.

باز و بسته کردن و نظافت آسان : عمل باز و بسته کردن و نظافت سلاح به آسان ترین شکل ممکن انجام می شود. در هنگام بازیا بسته کردن سلاح هیچ حادثه غیرمتقربه یا ناخواسته ای روی نخواهد داد.

اسلاید پس از گذشتن از قسمت عقبی قاب بصورت خودکار چفت می شود.

مدل ۹۰ TOWنوع F : ماشه یک یا دو زمانه. دارای ضامن دستی بر روی اسلاید و قابلیت خواباندن ماشه و دارای قفل اتوماتیک سوزن آتش.

مدل ۹۰ TOWنوع G : ماشه یک یا دو زمانه. دارای مشخصات مشابه با مدل قبلی و قابلیت مسلح کردن چخماق با کمک فشردن یک اهرم مخصوص.

 

اندیکاتور مسلح بودن:

وقتی گلوله در خزانه قرار می گیرد، علامت قرمز رنگ روی ناخن فشنگ کش بیرون زده و شما را از مسلح بودن سلاح مطلع می سازد. این نقطه در سمت راست سلاح قرار می گیرد و می توان آن را با دیدن یا لمس کردن احساس کرد بنابراین اطلاع از مسلح بودن سلاح در شب و محیط تاریک نیز ممکن خواهد بود.

 

قفل سوزن اتوماتیک:

این مکانیزم باعث می شود که سوزن آتش به جلو رانده نشود مگر اینکه ماشه تا آخر به عقب کشیده شود.

 

مشخصات فنی :

مدل:                      – ۹۰ TOW

انواع :                     GوF

کالیبر:                    ۱۹*۹ و ۰/۴۵ S&W

ظرفیت خشاب:       ۱۰  و ۱۵ و ۱۷ تیر برای ۱۹*۹و۱۱،۱۰و و ۱۲ تیر برای ۰/۴۵ S&W

گام خان:               ۲۵۰ میلی متر در مدلF، ۴۰۰ میلی متر در مدلG

نوع خان:                راست گرد، شش خان

عملکرد:                  نیمه خودکار با عقب نشینی کوتاه لوله

سیستم قفل لوله:   قفل لوله و پیشانی جنگی

دستگاه نشانه روی:  سایت قابل تعویض در عقب و جلو

قاب:                        آلیاژ سبک آلومینیوم

اسلاید:                    فولاد، پوشش فسفات و Bruniton

لوله:                        فولاد آبی ساخته شده به روش تراش ماشه با پوشش کروم در داخل



 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

 Colt Detective Special

کالیبر : 32 S&W Long, .38 S&W, .38 Special

طول سلاح : 171 میلیمتر

طول لوله : 51 میلیمتر – 2 اینچ

وزن بدون مهمات : 595 گرم

ظرفیت توپی : 6 تیر


 Arcus 94

کالیبر : 19 × 9 میلیمتر لوگر ، پارابلوم

طول سلاح : 203 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 129 میلیمتر

عرض سلاح : 35 میلیمتر

طول لوله : 118 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 970 گرم

ظرفیت خشاب : 13 تیر


 Colt All American 2000

کالیبر : 19 × 9 میلیمتر پارابلوم ، لوگر

طول سلاح : 197 میلیمتر

طول لوله : 114 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 822 گرم

ظرفیت خشاب : 15 تیر


  Zamorana

کالیبر : 19 × 9 میلیمتر پارابلوم ، لوگر

طول سلاح : 188 میلیمتر

طول لوله : 102 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 755 گرم

ظرفیت خشاب : 15 تیر


 Bersa Thunder-380

کالیبر : 9x17mm (.380ACP), 7.65x17SR (.32ACP)

طول سلاح : 168 میلیمتر

طول لوله : 90 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 560 گرم

ظرفیت خشاب : 9 میلیمتری 7 تیر – 7.65 میلیمتری 9 تیر


 Bersa Thunder 45 Ultra-Compact

کالیبر : 45 ACP

طول سلاح : 173 میلیمتر

طول لوله : 92 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 780 گرم

ظرفیت خشاب : 7 تیر


 Bersa Thunder 9 / 40 Ultra-Compact

کالیبر : 9x19mm Luger, .40S&W

طول سلاح : 165 میلیمتر

طول لوله : 83 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 765 گرم

ظرفیت خشاب : 9 میلیمتری 13 تیر و 40/0 اینچی 10 تیر


Bersa Thunder 9 / 40 

کالیبر : 9x19 mm Luger, .40S&W

طول سلاح : 192 میلیمتر

طول لوله : 110 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 870 گرم

ظرفیت خشاب : ۹ میلیمتری ۱۷ تیر - ۴۰/۰ اینچی ۱۳ تیر


  Ballester-Molina

کالیبر : .45 АСР

طول سلاح : 216 میلیمتر

طول لوله : 127 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 1075 گرم

ظرفیت خشاب : 7 تیر


Mateba Model 6 Unica 

Mateba Model 6 Unica

کالیبر : .357 Magnum, .44 Magnum, .454 Casull

طول سلاح : 199 (3"), 225 (4"), 250 (5"), 275 (6"), 326 (8") mm

طول لوله : 76 (3"), 102 (4"), 127 (5"), 152 (6"), 205 (8") mm

وزن سلاح بدون مهمات : 1350 گرم

ظرفیت خشاب : 8 تیر


Mateba MTR-8 

کالیبر : .357 Magnum / .38 Special

طول سلاح : 265 میلیمتر

طول لوله : 76 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 1230 گرم

ظرفیت خشاب : 8 تیر


 Bernardelli P-018

کالیبر : 9x19mm Parabellum, 7.65mm Parabellum

طول سلاح : 213 میلیمتر

عرض سلاح : 32 میلیمتر

طول لوله : 122 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 998 گرم

ظرفیت خشاب : 16 تیر


Benelli B76 / B77 / B80 / B82

کالیبر :  9x19mm Luger (B76), .32 ACP (B77), 7.65x21mm Luger (B80), 9x18mm Ultra (B82)

طول سلاح  : 205 میلیمتر

طول لوله : 108 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 970 گرم

ظرفیت خشاب :  8 تیر


 Beretta 84 Cheetah

کالیبر :  9x17mm Browning Short (.380 ACP)

طول سلاح  : 172 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 122 میلیمتر

عرض سلاح : 35 میلیمتر

طول لوله : 97 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 660 گرم

ظرفیت خشاب :  13 تیر


 Beretta M1934 / Model 1934

کالیبر :  9mm Corto / 9×17mm Browning Short (.380 ACP)

طول سلاح  : 150 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 123 میلیمتر

طول لوله : 88 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 625 گرم

ظرفیت خشاب :  7 تیر


 Armi Chiappa "Rhino"

کالیبر : 357 مگنوم

طول سلاح : 164 میلیمتر

طول لوله : 51 میلیمتر

وزن بدون مهمات : 720 گرم

ظرفیت توپی : 6 فشنگی


 Beretta Px4 Storm SD

کالیبر :  45. ACP

طول سلاح  : 210 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 140 میلیمتر

عرض سلاح : 36 میلیمتر

طول لوله : 115 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 810 گرم

ظرفیت خشاب :  9 تیر


Beretta M1935 / Model 1935

کالیبر :  17 × 7.65 میلیمتر  (.32 ACP)

طول سلاح  : 146 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 123 میلیمتر

طول لوله : 88 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 620 گرم

ظرفیت خشاب :  8 تیر

 

Beretta 93R

Beretta 93R

Beretta 93R

کالیبر : 9 × 19 لوگر

طول سلاح : 240 میلیمتر

طول لوله : 156 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 1170 گرم

ظرفیت خشاب : 20 فشنگ

نواخت تیر : 1100 تیر در دقیقه


 Beretta Px4 Storm

کالیبر :  9×19mm Parabellum, .40 S&W

طول سلاح  : 192 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 140 میلیمتر

عرض سلاح : 36 میلیمتر

طول لوله : 102 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 785 گرم

ظرفیت خشاب :  کالیبر 9 پارابلوم 17 فشنگ

کالیبر ۴۰ اسمیت وسون ۱۴ فشنگ


 Beretta 8000 Mini Cougar

کالیبر :  9x19mm Luger, .40 S&W, .45 ACP

طول سلاح  : 180 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 115 میلیمتر

عرض سلاح : 38 میلیمتر

طول لوله : 92 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 785 گرم

ظرفیت خشاب :  کالیبر 9 م م 10 فشنگ

کالیبر 40 s&w   8 فشنگ

 کالیبر 45 acp   6تیر


 Beretta 8000 Cougar

کالیبر :  9x19mm Luger, 9x21mm IMI, .40 S&W, .45 ACP

طول سلاح  : 180 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 140 میلیمتر

عرض سلاح : 38 میلیمتر

طول لوله : 92 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 920 گرم

ظرفیت خشاب :  کالیبر 9 م م 13 و15فشنگ

کالیبر 357 و 45 s&w 11 فشنگ

 کالیبر 45 acp 8 تیر


 Beretta 9000

کالیبر :  9x19mm Luger, 9x21mm IMI, .40 S&W

طول سلاح  : 168 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 122 میلیمتر

عرض سلاح : 31 میلیمتر

طول لوله : 88 میلیمتر

ظرفیت خشاب :  12 (9mm), 10 (.40) rounds


Beretta M1931 / Model 1931

کالیبر :17 × 7.65  میلیمتر (.32 ACP)

طول سلاح  : 146 میلیمتر

ارتفاع سلاح : 123 میلیمتر

طول لوله : 88 میلیمتر

وزن سلاح بدون مهمات : 620 گرم

ظرفیت خشاب : 8  فشنگ


 Colt Lowman Mk.III

کالیبر :  357 Magnum

طول لوله :  51 (2"), 102 (4"), 153 (6"), 203 (8") mm

ظرفیت توپی : 6 فشنگ


 Colt Trooper Mk V

کالیبر :  357 Magnum

طول سلاح :  244 (4"), 295 (6"), 346 (8") mm

طول لوله :  102 (4"), 153 (6"), 203 (8") mm

وزن سلاح بدون مهمات : 1330 (4"), 1500 (6"), 1670 (8") gramms

ظرفیت توپی : 6 فشنگ


 Colt King Cobra

کالیبر :  .38 Special, .357 Magnum

طول سلاح :  193 (2"), 205 (2.5"), 244 (4"), 295 (6"), 346 (8") mm

طول لوله : 51 (2"), 63.5 (2.5"), 102 (4"), 153 (6"), 203 (8") mm

وزن سلاح بدون مهمات : 1160 (2"), 1200 (2.5"), 1330 (4"), 1500 (6"), 1670 (8") gramms

ظرفیت توپی : 6 فشنگ


Colt Anaconda

Colt Anaconda family - 4", 6" and 8" barrels

کالیبر :  44 Special, .44 Magnum, .45 Colt

طول سلاح :  244 (4"), 295 (6"), 346 (8") mm

طول لوله : 102 (4"), 152 (6"), 203 (8") mm

وزن سلاح بدون مهمات : 1330

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

 ارتش آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم عملاً فاقد یک سلاح کارآمد برای مقابله با تانکهای دشمن بود. در آن زمان سلاحهای کالیبر سنگین ،اصلی ترین سلاح برای مقابله با تانکها بود.مسلسلهای کالیبر 38 و 57 میلیمتر در اول جنگ مؤثر بودند ولی در اواسط جنگ تانکهای کارآمدتری به صحنه نبرد آمد. سپس توپهای سنگین 88 و 106 میلیمتری نیز مورد استفاده قرار گرفت ولی این توپها ،سنگین و حمل آنها برای نفرات غیر ممکن بود.از اینرو نیاز به یک سلاح سبکتر بود.اولین سلاح مؤثر ضد تانک جهان که به طور انبوه به خدمت گرفته شد را آلمانها با ساخت راکت (Panzer) به جهانیان معرفی کردند.برای همین ارتش آمریکا نیز برای مقابله با این سلاح دست به کار شد تا اینکه ژنرالی بنام (اسکینر ) پیشنهاد ساخت یک راکت کوتاه برد برای مقابله با تانکهای دشمن را داد. تنها یک سال بعد سلاح ام 9 ملقب به (بازوکا) ساخته شد.ام 9 زمانی بازوکا نامیده شد که خواننده پاپ (باب بارنز ) قطعه ای را با آلات موسیقی اجرا کرد و گیتار خود را مانند بازوکا روی شانه خود گذاشت .بازوکا موشکی بود ساده با یک لانچر بلند دو تکه که برای حمل آسان ، قابل جدا شدن بود.این سلاح بیشتر بر ضد تانکها استفاده می شد و می توانست یک تانک را در مسافت 300 متری مورد هدف قرار دهد.نمونه های اولیه این راکت می توانست یک زره 100 میلیمتری را بشکافد ولی بعدها با بهبود کارآیی ،این رقم به 120 میلیمتر افزایش یافت.

 

مشخصات فنی

کالیبر : ۳۶/۲ اینچ

نرخ آتش : ۲ تا ۵ راکت در دقیقه

وزن قبضه : ۵/۶ کیلوگرم

برد موثر : ۱۱۰ متر

برد نهایی : ۳۰۰ متر


+

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

موشک استینگر    STINGER

Raytheon General Dynamics)) FIM-92 Stinger
موشك FIM-92 استينگر، جايگزين موشك قديمي FIM-43 Redeye شد كه ردآي، استاندارد غربي MANPADS بود و در سازمان نيروهاي دفاعي بسياري از كشورها به كار گرفته مي‏شد.
ANPADS مخفف Man-Portable Air-Defense System (سيستم دفاع هوايي قابل حمل انفرادي)


مدل A
طراحي استينگر به سال 1967 برمي‏گردد. در آن سال، مطالعاتي براي بهبود عملكرد موشك ردآي انجام شد كه منجر به توليد ردآي2 (يا Redeye II) گشت. بهبود اصلي انجام شده بر روي موشك، نصب جستجوگر كامل‏تر، جهت پويش تمام جهات بود. به سال 1971، ارتش ايالات متحده، موشك ردآي2 را به عنوان طرح برگزيده جهت استفادهء آتي در استاندارد MANPADS برگزيد. به تاريخ مارس 1972، ردآي2 با اسم‏گذاري جديد به نام استينگر و كد XFIM-92A ناميده شد. آزمايشات مربوط به كيفيت هدايت پذيري موشك XFIM-92A به تاريخ نوامبر 1973 آغاز گشتند اما به دليل پاره‏اي مشكلات فني، اين آزمايشات چندين بار متوقف شدند. تا سال 1975، مشكلات مهم برطرف شده و در ماه جولاي همان سال، اولين پرتاب موشك XFIM-92A از روي شانه انجام شد. سرانجام به تاريخ آوريل 1978، شركت جنرال دايناميكز موفق شد اولين قرارداد توليد انبوه موشكهاي FIM-92A را بدست آورد. با توليد موشكهاي استينگر، موشكهاي قديمي ردآي از ردهء خدمت خارج شدند و اولين سري اين موشكها به سال 1981 عملياتي شد.
موشك FIM-92A به وسيلهء يك نفر و از روي شانه‏اش شليك مي‏شود. هنگامي كه تهديد يك هدف مشخص شود، خدمهء موشك، به سمتش شليك مي‏كند. اين مرحله، 6 ثانيه به طول مي‏انجامد و شامل قفل جستجوگر حرارت‏ياب، ژيروسكوپ اندازه‏گير ميزان چرخش حركتي هدف و فعال شدن سيستم‏هاي الكترونيكي مي‏باشد. هنگامي كه جستجوگر مادون قرمز بر روي هدف متصاعد كنندهء حرارت قفل مي‏كند، يك بوق كوتاه به صدا درآمده و خدمهء پرتابگر موشك را مطلع مي‏كند و اين زماني است كه وي مي‏تواند ماشه را بكشد. 1.7 ثانيهء بعد، موشك پرتاب مي‎شود. پس از اينكه موشك به وسيلهء موتور كمكي از درون پرتابگر خارج شد، لبه‏هاي كنترلي در جلو و عقب موشك باز مي‏شوند. پس از طي مسافتي كوتاه پس از پرتاب به جهت آسيب نرسيدن به خدمهء پرتابگر، موتور دو مرحله‏اي اصلي (موتور بعد از مرحلهء كمكي اوليه) كه با سوخت جامد كار مي‏كند، روشن مي‎شود. اين موتور در مرحلهء اول كه تنها 2 ثانيه به طول مي‏انجامد، سرعت موشك را به 2.2 ماخ مي‏رساند؛ سپس جهت دستيابي به سرعت فراتر از 2.6 ماخ و طي مسير نهايي تا برخورد به هدف، مرحلهء دوم موتور اصلي به كار مي‏افتد. اگر موشك به هيچ هدفي تا 17 ثانيهء بعد از روشن شدن موتور اصلي، برخورد نكند، خود به خود منفجر مي‏شود.


استينگر، دو برتري مهم نسبت به موشک ردآي دارد:
* اولين برتري، جستجوگر نسل دوم حرارت ياب است که امکان پويش و يافتن هدف در تمام جهات را امکان پذير مي سازد؛ به همين دليل، موشک استينگر مي تواند به هواپيماهايي که از روبه رو نزديک مي شوند شليک کند؛ (يعني همانند موشک ردآي، لزومي ندارد که حتمن به سمت اگزوز هدف نشانه رود) بدين جهت هواپيماي مهاجم قبل از آنکه فرصتي براي حمله و زيرآتش گرفتن ادوات زميني به وسيلهء مهمات کوتاه برد خود پيدا کند، هدف موشک بسيار دقيق استينگر قرار مي گيرد.
* دومين برتري مهم استينگر نسبت به ردآي، دارا بودن سيستم تشخيص دوست از دشمن به نام AN/PPX-1 IFF مي باشد که براي هدف قرار نگرفتن هواپيماهاي خودي در زماني که هر دو نيروي هوايي خودي و دشمن در حال انجام ماموريت هستند، کاربرد دارد.
قسمت جستجوگر و هدايت کنندهء الکترونيکي استينگر، در حين پرواز، مي تواند اهداف هوايي را که در حال انجام مانورهايي سنگين تا 8 برابر فشار ثقل مي باشند، تعقيب کرده و موشک را به سمت هدف رهنمون سازند. بلافاصله در نزديکي هدف، قسمت الکترونيکي منطق هدفياب، موشك را به سمت مركز هدف هدايت مي‏كند (براي مثال موشك به جاي اصابت به مركز ايجاد حرارت يا اگزوز هواپيما، به كابين هواپيما اصابت مي‏كند) سرجنگي 3 كيلوگرمي (6.6 پاوندي) كه به تركش‏هاي فراواني در حين انفجار تقسيم مي‏شود، با يك فيوز مجاورتي يا فيوز زماني عمل مي‏كند؛ همچنين حداقل فاصلهء موثر براي پرتاب موشك، 200 متر (660 فوت) عنوان شده است.


مدل B
به سال 1977، كمپاني جنرال دايناميكز، دست به طراحي و توليد نسل جديد استينگر زد. سري جديد كه به نام XFIM-92B يا استينگر سري POST شناخته مي‏شد، داراي يك پردازندهء كنترل كنندهء دو باند IR/UV در قسمت ردياب موشك شده بود.
سيستم ردياب POST از الگوي Rosette براي تصويريابي اهداف استفاده مي‏كرد. قسمت UV به طور بسيار دقيقي، اهداف هوايي حقيقي را از تله‏هاي انحرافي توليد كنندهء حرارت يا حرارت‏هاي غيرمرتبط اطراف، تمييز مي‏داد.
به سال 1983، توليد موشك FIM-92B به طور محدود آغاز شد، ضمن اينكه توليد مدل اوليهء FIM-92A نيز ادامه يافت. توليد انواع A و B در نهايت با ساخت تعداد 16000 فروند، به سال 1987 متوقف شد.
POST مخفف Passive Optical Seeker Technique (روش غيرفعال جستجوي نوري)
Rosette-Pattern: الگوهاي استانداردي براي تبديل تغيير حاصل از تنش‏هاي تمام جهات حركتي هدف هوايي
به سيگنال‏هاي الكترونيكي


مدل C
به سال 1984، طراحي مدل جديد استينگر به نام FIM-92C يا استينگر مدل RMP آغاز گشت. مدل جديد، امكان برنامه‏ريزي مجدد نرم‏افزار ويژهء پردازندهء نصب شده بر روي موشك را فراهم مي‏كرد تا بدين طريق، بر عليه اهداف و تحديدهاي جديد هوايي، مقابله كند.
خط توليد مدل FIM-92C به سال 1987 آغاز به كار كرد و اولين مدل C به تاريخ جولاي 1989، تحويل ارتش ايالات متحده شد.

RMP مخفف Reprogrammable Microprocessor (پردازنده با قابليت برنامه‏ريزي مجدد)


مدل D
طرح مدل FIM-92D بر اساس بهبود مدل C با سيستم‏هاي ضدعمل الكترونيك پيشرفته‏تر شكل گرفت.


مدل G
به تاريخ سپتامبر 2002، طراحي مدل FIM-92G بر اساس ارتقاء مدل D آغاز گشت، اما هيچگونه اطلاعي از جزئيات فني آن در اختيار نمي‏باشد.


مدل E
به تاريخ آوريل 1992، قراردادي با كمپاني جنرال دايناميكز جهت طراحي مدل FIM-92E منعقد شد؛ مطابق اين قرارداد، موشك استينگر مدل RMP سري Block I توليد گشت. اواخر همان سال، بخش موشك سازي جنرال دايناميكز به كمپاني هيوز فروخته شد؛ به همين دليل، كمپاني هيوز، به عنوان مقاطعه‏كار نخستين موشك استينگر شناخته شد. FIM-92E در حقيقت نوع پيشرفته‏تري از مدل D بود كه يك حسگر حرارت‏ياب مدور بدان افزوده شده و نرم‏افزار ردياب موشك، بهبود يافته بود؛ با انجام اين تغييرات، موشك پيشرفته‏تر، مي‏توانست بر عليه اهدافي كه اثرات رديابي آنها كاهش يافته و اقدامات ضدعمل الكترونيك‏شان توسعه يافته بود، به كار رود.
اولين نمونه‏هاي توليدي FIM-92E به سال 1995 وارد خدمت شدند و بسياري از موشكهاي استينگر موجود در نيروي زميني ايالات متحده، با انجام تغييراتي، به سطح استاندارد FIM-92E ارتقاء داده شدند.


مدل F
طراحي مدل FIM-92F بر اساس ارتقاء مدل E به سال 2001 آغاز شد، اما اطلاعي از جزئيات ارتقاء انجام شده در دست نمي‏باشد.


مدل H
طراحي مدل FIM-92H بر اساس بهبود مدل D انجام شد كه در اين برنامه، موشكهاي سطح D به استاندارد RMP سري Block I ارتقاء داده شدند.
آخرين سطح ارتقاء و بهبود كارايي تصويب شده براي موشك استينگر، به سال 1996 آغاز گشت كه منجر به توليد استينگر استاندارد RMP سري Block II شد؛ اين موشك جديد، به نام «استينگر پيشرفته» يا Advanced Stinger نيز شناخته مي‏شود.
در اين موشك، به جاي جستجوگر مادون قرمز يا IR، سيستم ردياب FPA-IIR جايگزين شده بود كه باعث افزايش برد در شناسايي اهداف هوايي مي‏شد، به خصوص در محيط‏هايي كه اقدامات انحراف كننده يا ايجاد كنندهء پارازيت بسيار فعال بودند. افزايش برد در شناسايي اهداف هوايي، باعث افزايش برد موثر موشك استينگر به 8000 متر (26000 فوت) مي‏شد که اين رقم، براي يک موشک شانه پرتاب، برد قابل ملاحظه اي محسوب مي شود. استاندارد Block II امروزه در مرحلهء توليد و توسعه قرار دارد و مداومن، مورد بهينه سازي قرار مي گيرد. توليد انبوه استينگر مطابق استاندارد Block II قرار بود در اوائل سال 1999 آغاز شود، اما بارها به تعويق افتاد و در نهايت در سال 2004، در خط توليد انبوه قرار گرفت.
FPA معادل Focal Plane Array
IIR معادل Imaging Infrared
مقاطعه کار اصلي در توليد استينگر، امروزه شرکت رايتئون (Raytheon) مي باشد که اين خط توليد را از قسمت موشک سازي کمپاني هيوز، خريداري کرده است. موشک استينگر، امروزه به نيروهاي نظامي بسياري در اقصا نقاط جهان، منجمله کشورهاي عقب ماندهء جهان سوم، فروخته شده است؛ البته برخي کشورهاي جهان سوم، مانند ايران، اين موشک را از طرق غيررسمي بدست آورده اند.


استينگر در افغانستان

اين موشک به صورت گسترده اي توسط مجاهدين افغان بر عليه جنگنده هاي شوروي در جريان اشغال افغانستان به کار گرفته شد. اين موشکهاي پس از عدم موفقيت موشک دوش پرتاب بلوپايپ (Bluepipe) ساخت BAE انگلستان، توسط کانالي از سازمان سيا، به دست مجاهدين افغان رسانده شدند. موشک بلوپايپ در عمل بسيار ناتوان نشان داد، زيرا براي هدفگيري هواپيماي مهاجم، مي بايست پس از شليک، موشک را به وسيلهء فرستندهء موجود بر روي پرتابگر و به صورت چشمي، تا زمان رسيدن به نزديکي هدف، هدايت نمود و اين امر، ضمن کاهش دقت، باعث ايجاد خطر براي خدمهء پرتابگر بلوپايپ مي شد.
با ورود استينگر به افغانستان، وضعيت بسيار دشواري براي پرنده هاي روسي، اعم از هليکوپتر يا انواع هواپيما ايجاد شد، به طوري که پس از مدتي، از هر دو هواپيماي ورودي يا خروجي به فرودگاه بگرام، يکي مورد اصابت استينگر قرار مي گرفت. طبق آمار ارائه شده توسط پنتاگون، حدود 250 فروند هواپيما يا هليکوپتر شوروي، مورد اصابت استينگر قرار گرفته و سرنگون شده اند. عمدهء پرنده هايي که مورد اصابت موشکهاي استينگر افغاني قرار گرفتند شامل سوخوي25 و برخي هواپيماهاي ترابري شوروي نظير An12 و An72 و هليکوپترهاي Mi-8 و Mi-24 بودند.

به غير از افغاسنتان، حدود 300 فروند هواپيما در ساير نقاط جهان، تا سال 2001، مورد اصابت استينگر قرار گرفته و سرنگون شده اند.
تاکنون 70000 فروند از انواع گوناگون موشک استينگر توليد شده است. امروزه تنها مدل FIM-92F Stinger-RMP Block II بر روي خط توليد انبوه قرار دارد.

استينگر در ايران

در سالهاي پاياني جنگ ايران و عراق، نيروهاي ايراني، به موشکهاي استينگر مجهز شدند. هرچند تعداد و نحوهء ورود آنها به ايران مشخص نشده است اما برخي کارشناسان نظامي، دو امکان را بيشتر محتمل مي دانند:
1) به وسيلهء محمولهء منتقل شده توسط هواپيماي مک فارلين به تهران در جريان تلاش ايالات متحده براي نزديکي سياسي به ايران؛

2) خريداري از مجاهدين افغان.

با ورود استينگر به ايران، وضع براي پرواز Low Level هواپيماهاي عراقي در ميادين نبرد، بسيار دشوار گشت. براي مثال تنها در عمليات کربلاي5 در شرق بصره به تاريخ زمستان 1366، حدود 80 فروند هواپيماي سوخوي22 و ميگ23 عراقي در طول 40 روز نبرد سنگين، سرنگون شدند؛ که بيشتر اين هواپيماها توسط موشکهاي هاوک، استينگر و استرلا، مورد اصابت قرار گرفتند.

يکي از خلبانان سوخوی22 اسير عراقي پایگاه ناصریه، اظهار مي کرد که تنها در طول يک هفته، 12 فروند هواپيماي سوخوي22 پايگاه هوايي ناصريه، سرنگون گشته بودند.



ساير کاربردهاي استينگر

با توجه به قابليتهاي عالي و گستردهء موشک استينگر، اين موشک، تنها براي پرتاب از روي زمين و به وسيلهء خدمهء زميني، مورد استفاده قرار نمي گيرد، بلکه در حالتهاي گوناگوني از دفاع هوايي نيز کاربرد دارد.



ATAS يا Air to Air Stinger (استينگر هوا به هوا)

نيروي زميني ايالات متحده از استينگر در مدلهاي FIM-92C/D RMP براي پرتاب هوا به هوا بر روي هليکوپتر، استفاده مي کند. موشک ATAS توسط هليکوپترهاي OH-58C/D Kiowa و AH-64 Apache حمل و پرتاب مي شود؛ ضمن اينکه قرار بود توسط هليکوپتر RAH-66 Comanche نيز مورد استفاده قرار بگيرد.
هرچند برخي گزارشات غيررسمي، بر اين موضوع دلالت دارند که طراحي استينگر از ابتدا براي نصب و پرتاب به صورت هوا به هوا مد نظر بوده است، اما به نظر مي رسد که طراحي استينگر، منجر به تفکر ايجاد دفاع هوا به هوا توسط استينگر بر روي هليکوپترها شده است.



Avenger (انتقام گير)

در اوائل دههء 1980، ارتش ايالات متحده، در جستجوي سيستم دفاع هوايي قدرتمند و قابل حمل و نقل سريعي مي گشت که بتواند از رو به رو و با ديد چشمي، هواپيماهاي ارتفاع پائين دشمن را مورد حمله قرار دهد. به تاريخ سپتامبر 1983، کمپاني معظم بوئينگ، سيستم Avenger را بدين منظور پيشنهاد داد که يک خودروي چندمنطوره به نام M998 يا HMMWV بود که بعدها به نام Hummer معروف گشت. بر روي اين خودروي نظامي، يک برجک مجهز به تيربار 50 ميلي متري M3P و دو پرتابگر استينگر با چهار موشک براي هرکدام نصب مي گشت.
پس از آزمايشات و مقايسه با ساير سيستم هاي مشابه در سالهاي 1985 و 1986، در نهايت کمپاني بوئينگ موفق شد قرارداد نهايي، جهت توليد Avenger را به تاريح آگوست 1987 بدست آورد.
به تاريخ آوريل 1989، اولين واحد ارتش ايالات متحده، مجهز به Avenger، عملياتي گرديد؛ و به تاريخ آوريل 1990، توليد انبوه اين سيستم، مورد تاييد قرار گرفت.
هر خوردوي Avenger به وسيلهء دو خدمه، هدايت مي شود و مي تواند بر عليه هواپيماها يا هليکوپترهايي که در ارتفاع پائين پرواز مي کنند، در روز يا شب، در هر شرائط آب و هوايي، آتش نمايد.
در Avenger از تمام مدلهاي مختلف استينگر، مي توان استفاده نمود.

HMMWV = High Mobility Multipurpose Wheeled Vehicle يا Hummer

BSFV يا Bradley Stinger Fighting Vehicle
M2A2 (موسوم به BSFV) خوردويي نظامي است که بر اساس خودروي M2 Bradley (موسم به BFV) ساخته

شده است. در اين خودروي نظامي، نگهدارنده هاي مخصوص موشکهاي استينگر تعبيه شده است و خدمهء مخصوص استينگر، آنها را شليک مي کنند.

خوردوي BSFV به ناچار و به دليل لغو توليد سيستم دفاعي هوايي و ضدتانک MIM-146 ADATS، به خدمت ارتش ايالات متحده درآمده است.
یک ايراد مهم خوردوي BSFV اين است که براي شليک موشک استينگر توسط خدمهء مخصوص پرتابگر، ساير خدمهء خودرو، بايد آن را ترک کنند.
در اواخر دههء 1990، نوع بهبود يافته اي از اين خودرو، به نام M6 Linebacker طراحي و ساخته شد. خودروي M6 جايگزين خوردوي M2 شد و به جاي پرتابگر موشکهاي ضدتانک تاو در خودروي M2، به پرتابگرهاي حاوي 4 موشک استينگر از نوع FIM-92D/E Stinger-RMP تجهيز شد.

ADATS مخفف Air-Defense Anti-Tank System يا سيستم دفاع هوايي و ضدتانک


برخي مشخصات فني (بر اساس مدل C)
ماموريت : انجام دفاع نزديک هوايي در مناطق درگيري خطوط ميدان نبرد در برابر اهداف هوايي ارتفاع پائين
سازنده: ابتدا جنرال دايناميکز، سپس هيوز و در آخر رايتئون
طول: 1.52 متر (5 فوت)
طول بالچه ها: 9.1 سانتي متر
قطر: 7 سانتي متر
وزن موشک: 10.1 کيلوگرم
وزن پرتابگر و موشک: 15.7 کيلوگرم
سرعت: بين 2.2 تا 2.6 ماخ
ارتفاع عمل: 3800 متر
برد مدل C: از 1000 تا 4800 متر
برد مدل RMP سري Block II: از 200 تا 8000 متر
پيشرانه: راکت دو مرحله اي به نام MK 27 با سوخت جامد، ساخت Atlantic Research
فيوز عملگر: زماني (17 ثانيه پس از پرتاب) يا مجاورتي (انفجار در نزديکي هدف)
پويشگر هدف: شليک کن و فراموش کن به وسيلهء جستجوگر غيرفعال حرارت ياب
سرجنگي: 3 کيلوگرم مواد منفجرهء بسيار پرقدرت، با ترکش هاي فراوان پس از انفجار
زمان لازم جهت نصب موشک در پرتابگر: 3 تا 7 ثانيه
قيمت هر موشک و پرتابگر: 38000 دلار
تعداد موجود در نيروي زميني ايالات متحده تا سال 2001: حدود 13400 فروند
خدمه: دو نفر (يک نفر پرتابگر و يک نفر کمک)




 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

لوله جوفی مخصوص تیراندازی آموزشی می باشد و برای تیراندازی موشک انداز با این وسیله از فشنگ رسام ( 39 × 62/7 میلیمتری ) استفاده می شود.

لوله جوفی شبیه به موشک اصلی است و از قسمتهای مختلفی از قبیل : قسمت سر ، غلاف ، خزانه ، لوله ، گلنگدن ، ماکت خرج پرتاب تشکیل شده.

لوله جوفی از نظر شکل و وزن با موشک جنگی مطابقت دارد ، بنابراین در مواقع تیراندازی با وسیله مزبور اصول آماده نمودن آن برای تیراندازی و کلیه اعمال در حین تیراندازی مثل تیراندازی با موشک جنگی می باشد:

چگونگی تیراندازی بدین صورت می باشد که ابتدا دستگیره گلنگدن را به عقب کشیده و یک عدد فشنگ رسام کلاشنیکوف در خزانه لوله قرار می دهیم ، سپس گلنگدن را به جلو داده و دستگیره را می خوابانیم و ماکت خرج پرتاب را به آن وصل می نمائیم.

پس از تیراندازی لوله جوفی را از لوله موشک انداز خارج کرده ، ماکت خرج پرتاب را از انتهای آن باز نموده و با کشیدن دستگیره گلنگدن پوکه را خارج می نمائیم.

در حال حاضر لوله جوفی هایی تولید می شود که فاقد گلنگدن می باشد و قسمت انتهای موشک را به سمت چپ می چرخانیم و دریچه فشنگ گذاری باز می شود و یک تیر کلاشنیکوف را وارد خزانه می کنیم و سپس دریچه را با چرخاندن قسمت انتهای آجدار موشک به سمت راست چرخانده و موشک را وارد قبضه و آماده به شلیک می کنیم.





آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

در هنگام شلیک از موشک انداز RPG-7 ،بواسطه ضربه سوزن آتش ، کپسول آتش زنه عمل میکند و چاشنی باروتی را می سوزاند.گازهای حاصل از سوزش بروت چاشنی ، مکانیزم ردیابی راکت را فعال میکند و به راکت حرکت چرخشی داده ، آنرا با سرعت ۱۲۰ متر بر ثانیه از دهانه راکت انداز خارج می نماید.

پس از خروج راکت از لوله راکت انداز ، بالچه های متعادل کننده آن باز شده و چاشنی اصلی فعال میشود. وقتی راکت به فاصله ای ایمن از فرد شلیک کننده رسید ، چاشنی باروتی موتور پرواز روشن میشود و سرعت آنرا به ۳۰۰ متر بر ثانیه میرساند. در هنگام برخورد راکت با هدف ، چاشنی و سپس خرج عمل میکند . اگر ۶ ثانیه پس از شلیک ، راکت نتواند هدف را پیدا کند یا خرج عمل نکند ، مکانیزم انفجار خودکار ، خود بخود عمل می نماید.

شلیک از راکت انداز ، لگد چندانی ایجاد نمیکند. پس از شلیک ، گازهای حاصله از طریق مجراهای گاز به عقب هدایت شده و از خروجی انتهای راکت انداز به بیرون هدایت می شوند . رانش انعکاسی حاصل از این خروج ، نیرویی به سمت جلو وارد میکند و نیروی لگد را خنثی میکند.


 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

چندین سال پس از خاتمه جنگ دوم جهانی ،شوروی اولین موشک انداز خود یعنی (آر پی جی 2 ) را تولید نمود .

 

ساختمان این موشک انداز بسیار ساده بود ولی اشکال عمده این سلاح ،خط پیمایش بود که برد آنرا به 100 متر محدود می کرد و همچنین نشانه روی آنرا به هدفهای متحرک مشکل می نمود .قدرت نفوذ در زره این سلاح زمانی که عرضه شد 8/17 سانتیمتر تخمین زده شد ولی پس از بکار بردن آن توسط ویتکنگها علیه تانکهای مدرن آمریکائی عملاً معلوم شد که از قدرت نفوذ کمتری برخوردار است .موشک انداز (آر پی جی 2 ) بعداً جای خود را به نمونه کاملتر و بهتری یعنی (آر پی جی 7 ) داد و هم اکنون در بسیاری از کشورها تولید داخلی آن آغاز شده است . نمونه سبکتری نیز ساخته شده که آنرا ( آر پی جی ۷ دی ) می نامند که برای سهولت حمل موشک انداز به دو قسمت تقسیم می شود که بیشتر در نیروهای هوابرد مورد استفاده قرار میگیرد.

 

در حال حاضر در جمهوری اسلامی ایران هر دو مدل آرپی جی 7 ( یک تکه و دو تکه ) بعلاوه آرپی جی مدل کماندویی ساخته میشود.

مشخصات

موشک انداز ( RPG 7 ) اسلحه ایست ساخت شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق ، سر پر و بدون خان و بدون عقب نشینی (قسمت عقب سلاح باز میباشد و گازهای باروت از عقب سلاح خارج میشود ) و دارای دستگاه چکاننده ضربتی میباشد( چخماق بطور مستقیم ته سوزن میخورد ) جنگ افزار از دو لوله صاف مخروطی پیچ شده و جوش خورده به هم تشکیل شده که قسمت مخروط داخلی لوله بزرگتر بوده و محل استقرار موشک در قسمت سر باریکتر و کوچکتر است .لوله در انتها به یک مخروط با دهنه بزرگتر منتهی میشود که شعله های حاصله از انفجار از آنجا خارج میشود و منطقه خطر پشت جنگ افزار بوجود می آید ، این جنگ افزار به یک دستگیره که شبیه قبضه طپانچه ای شکل است مجهز بوده که بمنظور گرفتن موشک انداز با دست چپ در حین تیراندازی میباشد و همچنین راحتی در هنگام حمل را برای تیرانداز فراهم میکند.این جنگ افزار دارای دو نوع دستگاه نشانه روی میباشد :الف ) دستگاه نشانه روی مکانیکی     ب ) دستگاه نشانه روی تلسکوپی یا اپتیکی (دوربین).

مختصات

کالیبر موشک انداز

40 میلیمتر

کالیبر موشک

85 میلیمتر متغیر

طول موشک انداز روسی

95 سانتیمتر

طول موشک انداز کره ای

5/92 سانتیمتر

طول موشک با خرج پرتاب

5/92 سانتیمتر

طول موشک بدون خرج پرتاب

64 سانتیمتر

وزن موشک انداز با دوربین

300/6 کیلوگرم

وزن یک موشک کامل

200/2 کیلوگرم

وزن کیسه حمل با دو موشک

100/7 کیلو گرم

وزن کیسه حمل با سه موشک

300/9 کیلوگرم

وزن دوربین به تنهائی

500 گرم

وزن دوربین با جلد

950 گرم

بهترین برد

330 متر

برد مفید

500 متر

برد نهائی (موشک خود ترکان )

900 متر

نواخت تیر عملی مجاز

2 الی 4 موشک در دقیقه

سرعت اولیه موشک

120 متر بر ثانیه

سرعت ثانویه موشک

300 متر بر ثانیه

قدرت نفوذ در زره کم کربن تانکها

30 الی 50 سانتیمتر

منطقه خطر عقبه موشک انداز

15 متر

منطقه احتیاط عقبه موشک انداز

15 متر

 

مأموریت اصلی

مأموریت اصلی سلاح علیه تانکها و ادوات زرهی شنی دار یا چرخدار دشمن و مأموریت فرعی آن علیه سنگرهای بتون ارمه و تجمع نفرات دشمن است.

تعداد خدمه و مأموریت هر کدام

تعداد خدمه این سلاح دو نفر میباشد که یکنفر تیرانداز و دیگری کمک تیرانداز میباشد.مأموریت تیرانداز عبارتست از : انتخاب هدف و انهدام آن ،همچنین تغییر موضع و انتخاب موضع جدید پس از شلیک هر گلوله ( بدلیل مشخص نشدن جای تیرانداز ) و وظیفه کمک تیرانداز حمایت تیرانداز در هنگام تیراندازی با سلاح انفرادی و همچنین حمل کیسه موشک و آماده کردن مهمات بهنگام تیراندازی میباشد .

متعلقات و لوازم جانبی

کوله پشتی مخصوص حمل موشک ، وسیله مخصوص باز کردن دستگاه چکاننده (مهار کننده فنر چخماق ) ، لامپ یدکی دوربین ، دستمال جهت پاک کردن دوربین ، فیلتر نور ، باطری دوربین ، مقر باطری زمستانی جهت روشنایی داخل شبکه دوربین اپتیکی ، جلد مخصوص حمل دوربین اپتیکی مدل روسی ، آچار و پیچ گوشتی ، میله کش ، سنبه مخصوص نظافت موشک انداز ، دوربین اپتیکی .

قطعات اصلی موشک انداز

لوله و دستگاه نشانه روی مکانیکی ، دستگاه چکاننده ( آتش و ماشه ) ، مکانیزم ضربت ، دوربین

اثر باد بر روی موشک

اگر باد از روبرو بوزد برد موشک را در هوا کاهش داده و اگر در جهت موافق بوزد برد آنرا زیاد می نماید . باد ضعیف و معتدل در برد موشک تأثیر چندانی نداشته و بدین جهت برای یک چنین بادی هیچگونه تصمیمی ضروری نیست ، چنانچه باد مخالف قوی بود ، باید در لبه فوقانی هدف نشانه روی نمائیم و چنانچه باد در جهت موافق قوی باشد ، لبه پائین هدف را نشانه روی می نمائیم .باد اگر از راست یا چپ بوزد روی پرواز موشک بطور قابل ملاحظه ای اثر نموده ، و آنرا در جهتی که باد می وزد تغییر میدهد ، برای مثال اگر باد از سمت راست بوزد ،موشک بطرف راست تغییر می یابد و اگر باد از سمت چپ بوزد ، انحراف بطرف چپ خواهد بود.

نکات ایمنی در هنگام شلیک موشک

1 – هنگام تیراندازی چه در مواقع آموزش و چه در مواقع عملیات از سنگر یا پناهگاه مناسب استفاده شود .

2 – پشت نفر تیرانداز تا فاصله 30 متری نباید مهمات ، انسان یا مواد سوختنی یا منفجره قرار داشته باشد .و خصوصاً در شب باید مراقبت بیشتری نمود.

3 – تکیه دادن هنگام تیراندازی به سکو یا مانع بطور کلی ممنوع است .

4 – موقعی که نفر در سنگر است فاصله انتهای جنگ افزار تا دیواره سنگر باید بیش از دو متر باشد .

5 – نباید با موشک اندازی که داخل لوله آن کثیف یا روغنی است تیراندازی نمود .

6 – در هنگام تیراندازی بحالت درازکش ،حداقل فاصله سر موشک انداز با زمین باید 30 سانتیمتر باشد .و پای نفر تیرانداز در منطقه خط عقب سلاح قرار نگیرد.

7 – از دستکاری مهمات و دست زدن به موشکهای عمل نکرده اکیداً خودداری شود .

8 – هنگامی که زمین مرطوب یا باتلاقی است مهمات را روی کیسه موشکها قرار داده و باید توجه نمود خرج پرتاب کثیف یا مرطوب نباشد.

9 – در مسیر پرواز موشک مانعی مانند درختچه یا سیم خاردار وجود نداشته باشد.

10 – بعد از شلیک حتماً موضع خود را تغییر دهید .

11 – با توجه به زره تانکها ، مهمات مصرفی را انتخاب کنید ( خرج گود دو مرحله ای ، قیفی V شکل و قیفی U شکل ) .

انواع مهمات

1 – موشک جنگی ضد زره :راکت ضد تانک خود ترکان روسی سبز رنگ ، راکت فتح ایرانی ، راکت فتح بهینه ایرانی ، راکت فتح دو مرحله ای ایرانی.

2 – موشک جنگی ضد نفر : قلمی شکل ترکشی روسی و ایرانی ، ساچمه ای که شبیه ضد تانک است با کمربند قرمز در محل قیف سر و قیف خرج گود ، ضد نفر صاعقه ایرانی ،

3 – موشک آموزشی : قسمت سر سیاه و دنباله سبز و برخی تمام آبی رنگ.

4 – موشک آموزشی جوفی : با کالیبر 62/7 (فشنگ کلاشنیکوف ) و برد نهایی 900 متر که جهت کاهش هزینه شلیک ، بالا بردن ضریب اطمینان در هنگام شلیک و ایجاد شرایط اصلی شلیک از آن استفاده میشود.



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:,
 
:: 23:1 ::  نويسنده : مهرداد حیاتی

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

  RPG-18 "Mukha"

کالیبر لوله  : 64 میلیمتر

کالیبر موشک : 64 میلیمتر

طول قبضه باز شده : 1050 میلیمتر

طول قبضه بسته شده : 705 میلیمتر

وزن قبضه بدون مهمات : 14000 گرم

وزن قبضه با موشک :26000 گرم

برد مفید : 200 متر



ن

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

  RPG-22

کالیبر لوله  : 72.5 میلیمتر

طول قبضه باز شده : 850 میلیمتر

طول قبضه بسته شده : 755 میلیمتر

وزن قبضه بدون مهمات : 2700 گرم

برد مفید : 150 و حداکثر تا 250 متر



 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

  RPG-26

کالیبر لوله  : 72.5 میلیمتر

طول قبضه: 770 میلیمتر

وزن قبضه بدون مهمات : 2900 گرم

برد مفید : 170 و حداکثر تا 250 متر


 

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

  M202A1 FLASH

کالیبر : 66mm M74 rocket with M235 warhead

طول موشک انداز در حالت باز : 883 میلیمتر

طول موشک انداز در حالت تاشو : 686 میلیمتر

وزن موشک انداز بدون مهمات : 5220 گرم

وزن موشک انداز با مهمات : 12000 گرم

ظرفیت : 4 گلوله

برد مفید : 200 متر

برد نهایی : 750 متر



ن

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

 Mk.153 (Mark 153) SMAW

 Mk.153 (Mark 153) SMAW

 Mk.153 (Mark 153) SMAW

 Mk.153 (Mark 153) SMAW

کالیبر موشک : 83 میلیمتر

کالیبر فشنگ ثبت تیر( نشانه زن )  : 9 × 51 میلیمتر

طول موشک انداز آماده به آتش : 1370 میلیمتر

طول موشک انداز جمع شده : 825 میلیمتر

وزن موشک انداز بدون مهمات : 7520 گرم

وزن موشک : از 4300 گرم تا 6900 گرم متغیر

برد مفید : 250 متر

برد نهایی : 500 متر



 


نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

اولین نمونه های این نارنجک انداز در سال 1961 میلادی به ارتش آمریکا تحویل داده شد.در جنگ ویتنام نیروهای آمریکایی در طیف گسترده ای از این سلاح استفاده کردند.این سلاح در محیطهای بسته و جنگهای چریکی از قابلیت فوق العاده ای برخوردار است و قادر است مسافتی معادل 50 تا 300 متر را پوشش دهد.

این سلاح از نارنجکهای 40 میلیمتری مخصوصی استفاده میکند که همانند گلوله تفنگهای شکاری در انتهای لوله جای گرفته و پس از بستن سلاح ، شلیک می شوند.با کمک این سلاح میتوان گلوله های دودزا و حتی گاز اشک آور نیز پرتاب کرد.

این سلاح از نوع کمر شکن است و دستگاه نشانه روی آن از نوع L شکل میباشد و تا 375 متر درجه بندی شده.یک سرباز با تجربه قادر است یک هدف ثابت در فاصله 200 متری را براحتی با این سلاح منهدم کند.

مختصات فنی  نارنجک انداز  ام – 79

کالیبر : 40 میلیمتر

وزن : 800/1 کیلوگرم

طول : 3/70 سانتیمتر

نوع نارنجک : 40 میلیمتری گازی و یا منفجره

برد مفید : 100 الی 275 متر

برد موثر با زاویه 45 درجه : 300 متر



 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

نارنجک انداز GL 06 B+T محصول کارخانجات Thomet +Brugger سوئیس میباشد. این نارنجک انداز هم اکنون استفاده گسترده ای در نیروهای نظامی و پلیس در سراسر جهان دارد. این نارنجک انداز طی احساس نیاز پلیس کشورهای اروپایی به یک سلاح نارنجک انداز ساخته شد. این نارنجک انداز دارای دو مدل است: مدل GL 06 که برای مقاصد نظامی کاربرد دارد و مدل LL 06 که برای مقاصد پلیس کاربرد دارد. (Less Lethal) تفاوت ظاهری که بین این دو مدل وجود دارد در رنگ پلیمری است که در ساخت فریم آن بکار رفته است. مدل GL 06 دارای رنگ فریم مشکی است و مدل LL 06 دارای فریم رنگی است. کالیبر هر دو مدل مشابه هم است (40*46mm) اما برای هر مدل گلوله های ویژه ای طراحی شده است. مدل LL 06 دارای طیف وسیعی از مهمات مثل مهمات ضد شورش ، مهمات اشک اور ، مهمات ضعیف و .... و مدل GL 06 نیز دارای سه نوع مهمات است. مهمات معمولی ، انفجاری شدید Het و مهمات ویژه نفوذ در استحکامات. این نارنجک انداز سبکتر و جمع و جورتر از نارنجک اندازهای هم کلاس خود مثل M79 آمریکایی است. همچنین دقت بسیار بالا ، انعطاف پذیری تاکتیکی و ارگونومی بالاتری نسبت به هم کلاسی های خود است.
این نارنجک انداز یک اسلحه تک تیر Single Shot و از نوع کمر شکن Rifled Tip – Up است. برای مسلح و یا غیر مسلح کردن اسلحه میبایست لوله را به سمت بیرون خم کرد و گلوله را در دهانه لوله جا زد. برای سرعت بخشیدن به عمل لود کردن اسلحه نوعی فنر در زیر لوله این نارنجک انداز تعبیه شده است که در هنگام لود کردن لوله را به سمت بالا می پراند. اهرم قفل لوله نیز در زیر لوله تعبیه شده است و ضامن ان نیز دقیقا در محفظه محافظ ماشه قرار دارد و به وسیله انگشت سبابه فشار داده میشود. یعنی اگر انگشت سبابه را روی ماشه فشار دهیم گلوله شلیک میشود و اگر همان انگشت را به سمت مخالف آن فشار دهیم ضامن لوله ، اهرم قفل لوله را آزاد میکند و لوله به سمت بالا می آید و آماده لود شدن میشود. ماشه نارنجک انداز نیز از نوع دوزمانه بوده و مجهز به چکش ضربه مخفی میباشد. در بالای قبضه نیز ضامن ایمنی نارنجک انداز قرار دارد. انواع سایتهای نشانه گیری بر روی این نارنجک انداز قابل نصب است. سایت هدفگیری Red Dot یکی از این سامانه های هدفگیری است. نوع پیشرفته تر سامانه هدفگیری قابلیت تنظیم دیوپتر اپتیکی در قسمت پشت سایت هدفگیری را دارد که برای شلیک های فواصل دورانی بسیار ایده ال است و توان شلیک های دور دست بالایی را برای نارنجک انداز فراهم می آورد. دو ریل مخصوص از نوع Picatinny میباشد که یکی بر روی لوله نارنجک انداز و دیگری در زیر آن نصب میشود و بر روی ریل بالایی انواع تجهیزات نشانه روی و بر روی ریل پایینی طیف وسیعی از تجهیزات تاکتیکی قابل نصب است. تقریبا به جز لوله این نارنجک انداز مابقی قطعات این اسلحه از جنس پلیمر بسیار مقاوم و با دوام ساخته شده است.


مختصات فنی نارنجک انداز B+T GL 06

کالیبر : 40 * 46 میلیمتر
نوع اسلحه : تک تیر ، سرعت پایین
طول اسلحه : 590mm با قنداق کاملا باز 385 mm با قنداق بسته
وزن : 05/2 کیلوگرم خالی
برد مفید : 300 متر

 

Caliber: 40x46mm low velocity
Type: single-shot 
Overall length: 590 / 385 mm (stock opened / folded)
Weight: 2,05 kg unloaded
Effective range: up to 300 m

GL-06 grenade launcher is a dedicated stand-alone shoulder-firing weapon, intended for military and police applications. Designed by well-respected Swiss arms-making company Brügger & Thomet AG, GL-06 is already in use with certain European military Special Forces groups. A special dedicated "less lethal" version of GL-06 is produced as LL-06. It must be noted that the only difference between GL-06 and LL-06 is the color of the frame - both weapons are fully capable of firing a complete range of 40mm x 46 munitions.
It must be noted that GL-06 was born from recent request from police force of one of leading European nations, which sought to obtain a less-lethal weapon for anti-riot application, with particular need for pin-point accuracy at standoff ranges (beyond 40 meters for such scenarios) when firing impact rounds. B+T provided its client with both weapon and a special round, with added benefit of compatibility with wide array of lethal and less-lethal ammunition produced in 40mm low-velocity class. GL-06 is lighter and more compact than other stand-alone weapons of the same class (such as US M79 or German HK 69), yet it is capable of great accuracy, tactical flexibility and has good ergonomics.

GL-06 grenade launcher is a single shot weapon, with rifled tip-up barrel. For loading and unloading, rear part of the barrel is tipped up; therefore, rounds of any conceivable length can be easily loaded and extracted without problems. Barrel opening is assisted by special spring, thus speeding-up the reloading process. The barrel lock levers are fully ambidextrous and located in front of trigger guard, within the reach of the index finger. Trigger is of Double Action Only type, with concealed hammer. Additional manual safety is provided in form of the cross-bolt button located on the receiver above the pistol grip. GL-06 is provided with integral open sights (with adjustable diopter-type rear sight), and an integral Picatinny type rail on the barrel, which permits installation of many types of sighting equipment. Three additional accessory rails are installed on the short forend, below the barrel. GL-06 is fitted with side-folding butt, made of durable polymer, and is equipped with sling attachment points.



 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

 RGS-50M

 RGS-50M

کالیبر : 50 میلی متر

طول نارنجک انداز : 895 میلی متر

وزن بدون مهمات : 6800 گرم

ظرفیت خشاب : یک فشنگ

برد مفید : 150 متر


  Balkan

 Balkan

 Balkan

کالیبر : 40 میلیمتر 7P39 caseless

وزن بدون مهمات : 32 کیلو گرم

وزن جعبه فشنگ 20 تایی : 14 کیلوگرم

ظرفیت خشاب : 20 فشنگ

نواخت تیر : 400 تیر در دقیقه

برد مفید : 2500 متر




 RG-6 / 6G30

 RG-6 / 6G30

کالیبر : 40 میلیمتر

طول نارنجک انداز با قنداق باز : 680 میلیمتر

طول نارنجک انداز با قنداق بسته : 520 میلیمتر

وزن بدون مهمات : 6200 گرم

ظرفیت خشاب : 6 فشنگ

برد مفید : 350 متر

 

 Milkor MGL-140 (Mk.1L)

Milkor MGL-140 (Mk.1L)

کالیبر : 40 × 46 میلیمتر و 40 × 51 میلیمتر

طول نارنجک انداز با قنداق باز : 787 میلیمتر

طول نارنجک انداز با قنداق بسته : 661 میلیمتر

وزن بدون مهمات : 6000 گرم

ظرفیت خشاب : 6 فشنگ

برد مفید : 150 متر

برد نهایی : 400 متر


  China Lake Model

کالیبر : 46 × 40 میلیمتر SR

طول نارنجک انداز : 875 میلیمتر

طول لوله : 356 میلیمتر

وزن نارنجک انداز بدون مهمات : 3720 گرم

وزن نارنجک انداز با مهمات : 4630 گرم

ظرفیت : 3 گلوله

برد مفید : 350 متر

برد نهایی : 1500 متر

آموزش نظامی


 Metal Storm 3GL

کالیبر : 46 × 40 میلیمتر STORM 40

ظرفیت خشاب : 3 تیر

برد مفید : 400 متر

 


  PAW-20 "Neopup"

 PAW-20 "Neopup"

کالیبر : 42 × 20 میلیمتر

طول نارنجک انداز با قنداق باز : 845 میلیمتر

طول نارنجک انداز با قنداق تاشو : 770 میلیمتر

ارتفاع نارنجک انداز : 185 میلیمتر

عرض نارنجک انداز : 115 میلیمتر

طول لوله : 355 میلیمتر

وزن بدون مهمات : 5900 گرم

ظرفیت خشاب : 6 گلوله

برد مفید : 600 متر

برد نهایی : 1000 متر

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

cal: 7.92 mm Mauser

آموزش نظامی    AMOOZESHNEZAMI



 

 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی




 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی




آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی


تیرهای گلوله زنی غیرخفیف (با چاشنی مرکزی یا سنتر فایر) – Centrefire Cartridges



فشنگ های گلوله زنی سنترفایر فشنگ هایی هستند که چاشنی آنها در مرکز پایه پوکه شان مستقر شده و چاشنی مربوطه مستقل از بدنه فشنگ بوده و باید جداگانه ساخته و در پایه نصب شود. دو مزیت عمده این نوع فشنگ ها عبارتند از: 1- می توان از پوکه آنها دوباره استفاده کرد و با چاشنی گذاری و پرکردن آنها تا چند نوبت از آنها استفاده نمود. 2- بدلیل استقلال چاشنی می شود اندازه آنها را بزرگتر و پوسته آنها را محکم تر کرد تا باروت بیشتر و مرمی بزرگتری را حمل کنند و به این ترتیب می شود فشنگهای پرقدرت تولید کرد.

چاشنی و پایه چند نمونه سنترفایر – در این عکس: کالیبر 50، 6.5 و رمینگتون 223




مقایسه فشنگ ریم فایر (چاشنی لبه ای) با سنترفایر (چاشنی مرکزی) در ساختار و ابعاد



این نوع فشنگ در پی مشاهده ضعف قدرت فشنگ های ریم فایر (چاشنی لبه ای که در پست قبلی به آنها اشاره شد) و نامناسب بودن ساختار ریم فایر ها (بدلیل نازکی پوسته) برای حمل باروت بیشتر و مرمی بزرگتر در نیمه دوم قرن نوزدهم به بازار عرضه گردید.

تصویر مقایسه اندازه فشنگ های سنترفایر ( کالیبر 50 تا 5.62 ناتو) با خفیف




بدلیل تنوع بسیار زیاد مرمی و اندازه کالیبر در این دسته از فشنگ ها، امکان بررسی تمام آنها در یک پست وجود ندارد اما سعی می کنیم گروهبندی های مهم آنها را مورد بحث قرار دهیم.

انواع مرمی

سرگرد سربی - RNL – Round Nose Lead – مرمی سربی برهنه – که با وجود همه گیر شدن مرمی های پوشش دار، هنوز در بعضی فشنگ های قدیمی تر سلاح های کمری و مسلسل ها کاربرد دارد.

تصویر فشنگ سرگرد سربی



سرپخ سربی – FNL- Flat Nose Lead – مشابه نوع قبلی است اما نوک آن پخ خورده و صاف است. متداول در تیراندازی های به سبک غرب وحشی یا Cowboy Action Shooting که علاقه مندان خودش را دارد.

تصویر فشنگ سرپخ سربی



ضد زره – AP – Armor Piercing – مرمی سخت از جنس آلیاژهای فولاد یا تنگستن به شکل نوک تیز غالبا با پوشش غلاف نازک سربی یا مسی که این پوشش برای محافظ لوله تفنگ از خراشیده شدن توسط مرمی بکار می رود. اثر گذاری این مرمی روی هدف های غیر زره پوش (بدون جلیقه ضد گلوله) به کارآمدی نوع تمام فلزی آن نیست.

تصویر فشنگ ضد زره



روکش فلزی کامل – FMJ – Full Metal Jacket – (که فیلمی نیز به همین نام درباره جنگ ویتنام ساخته شده بود که در ایران اشتباها آنرا جلیقه تمام فلزی ترجمه کرده بودند) مرمی از یک هسته سربی که بطور در یک غلاف مسی یا مفرغی یا فولاد نرم پوشانیده شده و در هنگام برخورد با مانع کمترین میزان تغییر شکل را دارند و بیشتر کج می شوند تا اینکه بشکفند.

تصویر فشنگ با روکش فلزی کامل



روکش دار با سر نرم – JSP – Jacketed Soft Point – که اولین نمونه آن در اواخر قرن نوزدهم توسط اسلحه های انگلستان در منطقه دام دام Dum Dum در نزدیکی کلکته هندوستان ساخته و بکارگرفته شد و بعدا در ایران به فشنگ "دم دم" معروف گردید (کلنل محمد تقی خان پسیان از معروف ترین قربانیان این نوع گلوله در تاریخ ایران است). این مرمی مشابه نوع پوشش کامل است اما سر آن مثل نوک مداد لخت است و سرب آن بیرون زده است. این مرمی از استحکام نوع پوشش کامل و شکفتن و تخریب نوع سربی یا سرسوراخ برخوردارست. نوعی از آن که توسط کارخانه نازلر Nosler اختراع شده است دارای دو قسمت است و وصل مرمی به هم وصل شده تا ضمن شکفتن تیر در موقع برخورد از گسستن بیش از اندازه مرمی جلوگیری کند و پایه آن همچنان شکل خود را حفظ کند.

تصویر فشنگ روکش دار با سرنرم



تصویر فشنگ نازلر



روکش دار سر سوراخ – JHP – Jacketed Hollow Point – که تقریبا بلافاصله بعد از اختراع مرمی روکش دار با سرنرم توسط اسلحه سازی Woolwich در انگلستان اختراع شد، روکش کامل دارد و سرش سوراخ است و سریعتر از سایر نمونه ها می شکفد و میزان شکفتگی آن بیشتر از انواع دیگرست. نوعی از این مرمی دارای مغزی پلاستیکی در درون سر سوراخ فلزی آن است که وجود مغزی باعث حفظ شکل کامل بالستیکی مرمی شده و دقت و برد آن را بالا می برد در حالیکه در هنگام برخورد به شکفتن آن نیز کمک می کند.

تصویر فشنگ روکش دار سر سوراخ



مرمی انفجاریExploding Bullet – که در مرمی خود حاوی مواد منفجره بوده و به هنگام برخورد منفجر می شوند. استفاده از این نوع مرمی در بیشتر ایالت های آمریکا و در کشور کانادا، ممنوع می باشد.



نیز دقت کنید که اصطلاح Spitzer به معنای خمره ای است و به مرمی های نوک تیز خمره ای – مانند فشنگ های جنگی – گفته می شود و صرفا به شکل ظاهری مرمی اشاره دارد.

باید توجه داشت که طبق کنوانسیون ژنو و نیز مصوبه دادگاه لاهه، استفاده از مرمی های شکفته شونده – Expanding projectiles- علیه نیروهای نظامی ممنوع می باشد. این در حالیست که مجرمین و تروریست ها از این نوع مرمی بدون محدودیت استفاده می کنند.

انواع کالیبرهای متداول

کالیبر 9 میلیمتری – که گروه وسیعی از فشنگ های سلاح های کمری را شامل می شود اما در حالت کلی منظور از آن 9x19mm Parabellum است و در انواع سلاح های کمری نیمه خودکار و مسلسل های دستی کاربرد دارد.

تصویر 9 میلیمتر پارابلوم که در این نمونه نوع سرسوراخ آن به تصویر کشیده شده



کالیبر 300 مگنوم وینچستر – 0.300 Winchester Magnum – فشنگ دوربرد مخصوص تک تیراندازی که مورد توجه یگان ویژه ارتش آمریکا – US Navy SEALS – و یگان ویژه ارتش آلمان – Bundeswehr – قرار گرفت. قدرت آن تقریبا در حد یک 7mm Remington Magnum است اما بازدهی آن بالاتر از سطح 7.62x51mm ناتو است.

تصویر 300 مگنوم وینچستر



کالیبر 308 وینچستر – 0.308 Winchester – نام تجاری فشنگ های ساخت کارخانه وینچستر که بر اساس کالیبر جنگی 7.62x51mm استاندارد ناتو ساخته شده اند. در اصل این کالیبر دو سال پیش از گزینش این کالیبر توسط ناتو (در سال 1954) عرضه گردید. متعاقب آن تفنگ های وینچستر مدل 70 و 88 برای این کالیبر تغییر داده شدند و از آن زمان کالیبر 308 وینچستر یکی از محبوبترین فشنگ های شکار نخجیر های بزرگ بوده است. در حال حاضر این کالیبر در ارتش ها، نیروهای انتظامی و شکار بکار می رود.

تصویر 308 وینچستر



کالیبر 0.338 لاپوا - 0.338 Lapus (8.6x70mm or 8.85x71mm) – که در ابتدا برای تفنگ های تک تیراندازی دوربرد ساخته شده بود تا فاصله بالستیکی بین کالیبر 0.300 وینچستر مگنوم و کالیبر 0.50 BMG را پر کند. فشنگ مخصوصی است که دو نوع مرمی با کاربری ضد-نفر و ضد-اشیاء دارد. علاوه بر آن این نوع فشنگ محبوبیتی ویژه نزد شکارچیان نخجیر های بزرگ و نیز تیراندازان مسابقات مخصوص برد طولانی دارد.

تصویر 338 لاپوا



تفنگ تک تیراندازی یگان های ویژه مجهز به صداخفه کن که از لاپوا استفاده می کند



کالیبر 0.357 مگنوم – 0.357 Magnum – که کپی درازتر و قوی تر از کالیبر 38 مخصوص است مورد استقبال نیروهای انتظامی و شکارچیان قرار گرفته است. ایده اولیه در ساخت آن، کاربرد نظامی / انتظامی آن برای نفوذ به بدنه خودرو و خردکردن پوسته موتورخودرو بوده است.

تصویر 357 مگنوم



کالیبر 44 مگنوم – 0.44 Magnum – که فشنگ قدرتمندی است مورد استفاده شکارچیان

تصویر 44 مگنوم



کالیبر 45 – 0.45 ACP – کالیبر استاندارد سلاح های کمری در آمریکا به مدت یک قرن. غالبا زیر سرعت صوت هستند و برای سلاح های مجهز به صدا خفه کن مناسب هستند. نوع مگنوم آنرا در تفنگ های اهرمی نیز استفاده می کنند.

تصویر 45 ای سی پی



کالیبر 5.56 در 45 میلیمتری ناتو – 5.56x45mm NATO – که در سال 1960 توسط ارتش آمریکا برگزیده شد و بعدا در سال 1980 کالیبر استاندارد جایگزین 7.62x51mm برای مسلسل های دستی در نیروهای ناتو گردید. در واقع نسخه نظامی 0.223 Remington است که برای شکارهای کوچک استفاده می شود.

تصویر 223 رمینگتون



کالیبر 7 میلیمتری مگنوم رمینگتون – 7mm Remington Magnum- و 270 وینچستر – 270 Winchester – که فشنگ های دورزدن شکاری هستند و براحتی یک گوزن درشت جثه را از پای در می آورند.

تصویر 7 میلیمتری رمینگتون



کالیبر 7.62 در 39 میلیمتری – 7.62x39mm – استاندارد بلوک شرق و شوروی – از اواسط دهه 1940 تا 1970 – که به جرات می توان گفت بخاطر کاربردش در مسلسل کالاشنیکف ،بالاترین تیراژ تولید را داشته است.

تصویر کالیبر 7.62 در 39 میلیمتری



کالیبر 30-06 اسپرینگفیلد Springfield (یا 7.62x63mm) – که فشنگ استاندارد نیروهای آمریکایی در نیمه اول قرن بیستم بوده است. فشنگی است قدرتمند مناسب شکار اغلب نخجیر های آمریکای شمالی.

تصویر 30-06 اسپرینگفیلد



کالیبر 7.92 در 57 میلیمتری ماوزر – 7.92x57mm Mauser – استاندارد سازمانی نیروهای آلمان از سال 1988 تا 1945 که به ماوزر 8 میلیمتری هم معروف است و در حال حاضر شکارچیان دارای تفنگ های ماوزر از متقاضیان آن هستند.

تصویر فشنگ ماوزر هشت



کالیبر 50 – 0.50 BMG - (12.7x99mm BMG) که در ابتدا برای نفوذ به زره تانک ها در جنگ اول جهانی ساخته شده بود، با گذشت زمان هنوز به عنوان مرمی ضد اشیاء – anti-material – در برابر واحد های زره ای سبک کاربرد دارد. کاربرد دیگر آن در مسلسل های سنگین و تفنگ های تک تیراندازی قدرتمند است. کاربرد غیر نظامی آن جنبه مسابقه ای در هدف زنی ها دوربرد دارد. جالب است بدانید که در تفنگ های سرپر جدید – که قبلا اشاره مختصری به آن شد – کالیبر 50 سایز استاندارد مرمی هاست!

تصویر فشنگ کالیبر 50



ن

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

در دوران جنگ سرد از میان برداشتن بی سر و صدای حریف یکی از مسائلی بود که ذهن هر دو طرفین شرقی و غربی دیوار برلین را به خود مشغول کرده بود .
بسیاری از سلاح های بی صدا در واقع کم صدا هستند نه بدون صدا و این امر معمولا با کم کردن سرعت دهانه گلوله تا میزان ۳۰۰ متر بر ثانیه یعنی زیر سرعت صوت صورت می گیرد . صدای یک گلوله شلیک شده معمولا ۱۶۰ تا ۱۶۵ دسی بل می باشد که با استفاده از صدا خفه کن ها این مقدار به ۱۳۰ تا ۱۳۵ دسی بل میرسد ولی همانطور که گفته شد این مقدار صوت کماکان قابل شنیدن می باشد .
در این مقاله شما می توانید با فشنگ های کاملا بی صدا آشنا شوید که توسط مهندسان روسی در زمان جنگ سرد طراحی و ساخته شدند .
صدای ایجاد شده پس از شلیک گلوله را می توان به دو عامل اصلی ربط داد .
1 - صدای BOOM شکل حاصل از انفجار باروت .
2 – صدای گلوله که پس از خروج از لوله تفنگ با سرعت مافوق صوت هوا را می شکافد .


مشکل اول با استفاده از خرج کمتر حل شده البته نوعی مدار بسته چرخش گاز باروت نیز برای آن در نظر گرفته شده است .

مشکل دوم با کم کردن سرعت دهانه گلوله بوسیله بکارگیری گلوله های سنگین تر مرتفع شده .

این فشنگ ها در سلاح های مخصوصی مثل سلاح دستی PSS و چند سلاح دیگر به کار گرفته شده اند .
در هنگام شلیک تنها صدایی که از این سلاح بلند می شود صدای کلیک چخماق آن است و البته صدای آخ خ خ خ مقتول را نیز باید به آن اضافه کرد !!!
گاز حاصل از انفجار باروت پیستون درون پوکه را به جلو می راند . این پیستون به نوبه خود مرمی را به جلو هل می دهد ولی پیستون پس از جلو آمدن در پوکه باقی می ماند و مانع خروج گاز باوت از پوکه می شود .




 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

در سال 1784 یک افسر توپخانه انگلیسی به نام هنری شرپنل ( Henry Shrapnel )مهمات جدیدی برای توپخانه اختراع کرد. 19 سال طول کشید تا ارتش بریتانیا به برتری های این اختراع توجه کند و آن را به صورت سازمانی در توپخانه خود بکارگیرد. گلوله های جدید به یاد مخترع اش گلوله های شرپنل (Shrapnel shell)نامیده شدند.

گلوله های شرپنل اولیه به شکل پوسته ای کروی بودند که حداقل مواد منفجره در آن بارشده بود و داخل آن پر از گلوله های سربی ریز بود. یک فیوز برای انفجار گلوله در بالای سر سربازان دشمن تعبیه شده بود که با عمل کردن آن مواد منفجره داخل پوسته منفجر شده و گلوله های سربی را با سرعت زیاد به تمامی جهات پخش می کرد. بعدها این گلوله ها به صورت استوانه ای ساخته شدند.

شرپنل از مهماتی بود که به صورتی گسترده در درگیریها و جنگهای چهارگوشه جهان بکارگرفته شد. انفجار این گلوله تأثیر مخرب شدیدی بر روی روحیه افراد داشت. به دلیل ماهیت جنگهای خندقی ، که استفاده از گلوله های عادی توپخانه را سخت می ساخت، شرپنل در معادلات جنگ جهانی اول نقش معنی داری برعهده گرفت. ترکشهای شرپنل پس از انفجار می توانستند سربازان مستقر در کانالها و خندقها را از بالا هدف قراردهند و خسارات سنیگینی بر نیروی انسانی دشمن وارد سازند. پس از آن، پرتابه های ترکش شونده در انواع بمبها، خمپاره ها و نارنجکها نیز استفاده شدند و با پیشرفت تکنولوژی و ساخت مهمات جدید گلوله های شرپنل متعارف از رده خارج شدند. امروزه واژه "شرپنل" برای نامیدن طیف وسیعی از مهمات ترکش شونده بکارمی رود.

منبع : ماهنامه جنگ افزار

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تیربار ام ژ یک آ 3    M G 1 – A 3

جنگ افزاری است گلنگدن باز و خودکار که توان اجرای آتش بصورت رگبار طولانی و یا کوتاه را دارد.این تیربار میتواند در تمام قسمتهای یک ارتش (نیروی زمینی ، دریایی ، هوایی) برای دفاع از اهداف فردی و دسته جمعی و بعنوان تیربار استاندارد برای عملیات مختلف بکار برده شود.در بکارگیری هجومی یا با دوپایه آنرا تیربار سبک و با سه پایه صحرایی آنرا تیربار نیمه سنگین می نامند.این تیربار هنگام سوار کردن روی وسایل حمل و نقل مانند زره پوش و خودرو بر روی پایه مخصوص نصب میشود.  

مشخصات :سلاحی است اجتماعی و خودکار ساخت آلمان غربی و جمهوری اسلامی ایران که با فشار مستقیم گاز باروت و عقب نشینی لوله مسلح و با هوا و در صورت لزوم با آب خنک میشود.لوله سلاح قابل تعویض است.توسط نوارهای استاندارد 100 الی 250 فشنگی از سمت چپ تغذیه میشود و نوارهای خالی آن بصورت تکه تکه از سمت راست خارج و پوکه ها از زیر بیرون می ریزند.دستگاه چکاننده در این سلاح از نوع پایه اتشی است.دارای دکمه ناظم آتش دو وضعیتی (ض) ضامن ، (ر) رگبار میباشدو تا مسلح نشود به ضامن نمی شود.

1 دستگاه نشانه روی زمینی :

الف) مگسک که در سمت 5/2 میلیم به چپ و 5/2 میلیم به راست قابل تنظیم میباشد.

ب ) ستون درجه که از اعداد 2 الی 12 مدرج شده است که هر عدد ضریب 100 متر میباشد.

2 دستگاه نشانه روی هوایی :

در گذشته سیستم نشانه روی هوایی (غربالک) نیز برای آن در نظر گرفته بودند که بعلت پیشرفت هواپیماها ، آن سیستم از رده خارج شده است.

تذکر : با تعویض عقبه و آلات متحرک میتوان نواخت تیر این سلاح را کم و یا زیاد نمود.و با شلیک پی در پی 250 تیر بعلت داغ شدن لوله باید آنرا با لوله یدک تعویض نمود.

مختصات

کالیبر                                51 × 62/7 میلیمتر

نواخت تیر علمی                100 تا 1300 تیر در دقیقه

نواخت تیر عملی                650 تا 800 تیر در دقیقه

سرعت اولیه گلوله              820 متر در ثانیه

تعداد و گردش خان              4 عدد وگردش از چپ به راست

برد نهایی                        4000 متر

برد مفید                         1200 متر

برد مؤثر                          800 متر

وزن تیربار با دوپایه            5/11 کیلوگرم

وزن دوپایه                       1 کیلوگرم

وزن سه پایه                   800/15 کیلوگرم

وزن تک پایه                    5/30 کیلوگرم

وزن لوله                        800/1 کیلوگرم

طول تیربار                      5/122 سانتیمتر

طول لوله                        5/56 سانتیمتر

مأموریت

الف) اصلی : تیراندازی علیه اهداف زمینی.

ب ) فرعی : تیراندازی علیه اهداف هوایی با سقف پرواز کمتر از 1000 متر میباشد.

متعلقات

1 – تک پایه ، دوپایه ، سه پایه

2 – لوله یدک همراه با جلد

3 – جعبه تنظیف

4 – شعله پوش

5 – بند

6 – غربالک (دستگاه نشانه روی هوایی)

7 – پوکه کش

8 – دستکش نسوز

9 – دوربین دید در شب

10 – گلنگدن و عقبه مخصوص نواخت تیر

عقبه  R  گلنگدن  950  نواخت تیر کم ( 600 تا 800 تیر در دقیقه )

عقبه  N  گلنگدن 550  نواخت تیر زیاد ( 1000 تا 1300 تیر در دقیقه )

انواع مهمات : مهمات این تیربار همان فشنگهای تفنگ ژ3 میباشد

 




 

آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تاریخچه

شروع جنگ جهانی اول فرصتی بود جهت آزمایش جنگ افزارهای جدید و نمایش قدرت آتش و تأثیر آنها بر روی هدفهای هوایی و افراد دشمن ، در سال 1938 قبل از جنگ جهانی دوم جهت رفع نیاز ارتش روسیه یک تیربار سنگین ضدهوایی بنام تیربار دوشکا 38 (DSHK38) طراحی و ساخته شد که با فشنگهای 107×7/12 میلیمتری بصورت نواری تغذیه می شد و قسمت خوراک دهنده آن شکل توپی رولور عمل کرده و لوله آن قابل تعویض نبود . دارای یک سه پایه با چرخ حمل و قابل تغییر جهت تیراندازی علیه هدفهای زمینی بود .

در سال 1946 جنگ افزار تیربار دوشکا مدل 1938 بازسازی شد و تغییراتی در قسمت خوراک دهنده آن انجام گرفت (از حالت توپی شکل خارج شد ) که در نتیجه تیربار سنگین ضدهوایی دوشکا مدل 1946 طراحی و ساخته شد و برای هدفگیری هوایی به یک دستگاه نشانه روی هوایی بنام غربالک مجهز گردید و سه پایه تغییر یافته و لوله آن قابل تعویض میباشد ، با تغییراتی بر روی دستگاه خوراک دهنده این جنگ افزار از دو طرف تغذیه می شود (نوارگذاری می شود) و در حال حاضر در کشور روسیه از رده خارج شده و جای خود را به تیربار سنگین ضدهوایی KPV 14/5 داده است و هم اکنون در اکثر کشورهای بلوک شرق مورد استفاده قرار میگیرد.

مشخصات

سلاحی است اجتماعی ساخت روسیه و بلوک شرق سابق که با فشار غیر مستقیم گاز باروت مسلح و با هوا و در صورت لزوم با آب خنک میشود و لوله این سلاح قابل تعویض میباشد . با جعبه نوارهای استاندارد 70 فشنگی از سمت چپ و با تغییراتی بر روی در جعبه و صفحه خوراک دهنده از سمت راست سلاح تغذیه میشود . دستگاه چکاننده در این سلاح از نوع پایه آتشی یا انعکاسی میباشد . دارای برگه ناظم آتش دو وضعیتی (S) ضامن ، (F) آتش میباشد که اگر سلاح در حالت ضامن باشد مسلح نمی شود دستگاه نشانه روی این سلاح در دو نوع میباشد :

1 – دستگاه نشانه روی زمینی  که از دو قسمت تشکیل شده است :

 الف ) ستون درجه که از اعداد 0 الی 33 مدرج شده است و هر عدد ضریب 100 متر میباشد.

ب ) مگسک که در سمت 5 میلیم به چپ و 5 میلیم به راست قابل تنظیم میباشد.

2 – دستگاه نشانه روی هوایی (غربالک ) : که در حال حاضر بخاطر سرعت زیاد هواپیماها این دستگاه نشانه روی  دیگر ، مورد استفاده ندارد و از رده خارج شده است .

این سلاح دارای شیر گاز (رگلاتور ) میباشد که میتوان بوسیله آن نواخت تیر را با توجه به وضعیت سلاح و منطقه تنظیم کرد.

متعلقات

1 - دستگاه نشانه روی هوایی (غربالک )

2 – دوشی

3 – جعبه نوار 70 فشنگی

4 – لوله یدک

5 – کیسه برزنتی محتوی ابزار و وسایل تنظیف (چکش ، انواع آچارها ، پوکه کش ، روغندان ، سنبه )

6 – نوار پر کن

مأموریت

این جنگ افزار دارای دو مأموریت میباشد :

الف ) مأموریت اصلی : تیراندازی علیه هدفهای هوایی با سقف پرواز کم

ب ) مأموریت فرعی : تیراندازی علیه سنگرهای فعال دشمن و تجمع نفرات دشمن

سازمان

این تیربار بصورت متمرکز در یگانهای ادوات مورد استفاده قرار میگیرد

تشریح قطعات

بطور کلی تیربار دوشکا از سه قطعه کلی تشکیل شده است که اگر یکی از این قطعات نباشد و یا اشکالی داشته باشد نمی توان از تیربار استفاده کرد و یا اینکه استفاده از آن همراه با اشکالات فراوانی است .قطعات کلی تیربار دوشکا عبارتند از :

الف ) قبضه تیربار         ب ) گهواره و قفل گهواره         پ ) سه پایه

انواع فشنگ ، علامت مشخصه ،کاربرد

جنگی معمولی : فاقد هر گونه رنگ بر روی مرمی،علیه نفرات

رسام : نوک مرمی برنگ بنفش ، جهت تصحیح تیر و علامت دادن

ثاقب : نوک مرمی برنگ سیاه ، علیه خودروها و ادوات زرهی

آتشزا : نوک مرمی برنگ قرمز ، علیه انبارهای پوشاک و سوخت

ثاقب آتشزا : نوک مرمی برنگ سیاه و قرمز ، ترکیبی از مأموریت فشنگ آتشزا و ثاقب

ثاقب آتشزا رسام : نوک مرمی برنگ سیاه و قرمز و بنفش ، ترکیبی از مأموریت سه نوع فشنگ مذکور

آموزشی : فاقد باروت و چاشنی و دارای سوراخی بر روی پوکه،جهت آموزش فشنگ و نوار گذاری

مختصات

کشور سازنده

اتحاد جماهیر شوروی سابق

کالیبر

۱۰۸×۱۲/۷ میلیمتر

تعداد خان و گردش

۸ عدد راستگرد

سرعت اولیه گلوله

۸۵۰ متر بر ثانیه

نواخت تیر علمی

۶۰۰ تیر در دقیقه

وزن سلاح کامل با سه پایه وجعبه نوار پر

۹۵/۳۵۰ کیلوگرم

وزن سه پایه

۳۰/۹۷۵ کیلوگرم

وزن گهواره

۱۶/۴۵۰کیلوگرم

وزن قبضه

۳۲/۳۲۵کیلوگرم

وزن جعبه فشنگ با نوار خالی

۴/۷۰۰ کیلوگرم

وزن جعبه فشنگ با نوار پر

۱۴ کیلوگرم

ظرفیت جعبه فشنگ

۷۰ تیر

طول سلاح با دوشی

۱۹۴/۵سانتیمتر

طول سلاح

۱۵۹ سانتیمتر

ارتفاع تیربار بر روی سه پایه

۱۴۷ سانتیمتر

ارتفاع تیربار در حالت شلیک زمینی

۴۵ سانتیمتر

حرکت سمتی سلاح

۳۶۰ درجه

حد به طرف بالا نسبت به افق

۷۸ درجه

حد به طرف پائین نسبت به افق

۲۶ درجه

برد نهائی

۷۰۰۰ متر

برد موءثر علیه اهداف زمینی

۳۳۰۰ متر

برد موءثر علیه اهداف هوائی

۱۶۰۰ متر

برد موءثر علیه سنگر تیربار

۱۵۰۰ متر

برد موءثر علیه اهداف زرهی سبک

۸۰۰ متر

سیستم مسلح شدن

فشار غیر مستقیم گاز باروت

وزن لوله

۱۱/۲۰۰کیلوگرم

آموزش نظامی   military training


 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تاریخچه

تیربار RPDاولین تیربار سبکی بود که برای  شلیک گلوله های جدید 39 × 62/7 میلیمتری طراحی شد . این تیربار در سال 1944 طراحی و در سال 1949 تولید شد.

پیاده نظام ارتش شوروی تا دهه 1960 به این تیربار مجهز بود تا اینکه نهایتاً با تیربار سبک RPK تعویض شد . به عقیده بسیاری این حرکت یک تعویض نابجا و اشتباه بود چرا که تیربار RPK هرگز نتوانست در حد و اندازه های RPD ظاهر شود . کشور چین این تیربار را با نام TYPE 56 تولید کرده و تا کنون استفاده می کند .

مشخصات

 عملکرد گلنگدن RPDکه از مسلسل ( دگتیاروف ) اقتباس شده به واسطه نیروی گاز عمل می کند ، سیلندر گاز سلاح در زیر لوله قرار گرفته و در درون خود یک پیستون کورس بلند را جای داده .

سیستم قفل گلنگدن این سلاح بسیار ساده و در عین حال مطمئن است . این مکانیزم قفل ، از دو زبانه مخصوص تشکیل شده که پس از چفت شدن پیشانی جنگی و لوله ، باز شده و در درون سلاح گیر می کنند . عمل باز شدن این زبانه ها توسط عقب نشینی حمال انجام می شود . بدین صورت که هنگام عقب نشینی حمال ، سوزن سلاح به عقب رفته و موجب می شود تا دو زبانه بتوانند در محل خود که بر روی گلنگدن قرار دارد بروند و از مسیر حرکت آلات متحرک خارج شوند . سپس مجموعه آلات متحرک میتوانند عقب نشینی خود را ادامه دهند .این شیوه قفل را اصطلاحاً ( سیستم کفشکی ) می نامند همانند تیربار دوشکا.

مکانیزم تغذیه تیربار RPD معمولاً از نوع نواری است ولی میتوان یک خشاب گرد را هم به آن اضافه کرد.

این خشاب گرد یک نوار فشنگ 100 تیری را در خود جای داده ، این نوع خشاب دارای یک دستگیره حمل مخصوص نیز میباشد . تمامی فشنگهای مربوط به سلاح کلاشنیکف را میتوان با این تیربار شلیک کرد.

 بر خلاف مسلسلهای دگتیاروف ، فنر ارتجاع این تیربار در قنداق آن جاسازی شده .

لوله سنگین RPD را نمیتوان به سرعت و سهولت تعویض کرد ولی میتوان انتظار یک نواخت تیر مداوم و مناسب را از آن داشت .

مکانیزم نشانه روی عقب تیربار RPD از نوع تنظیم شونده است

تمامی تیربارهای RPD به یک دو پایه تاشو و بند حمل مجهز شده اند ، با کمک این بند میتوان سلاح را از شانه آویزان کرده و بصورت هجومی شلیک کرد .

مختصات

کالیبر :    39 × 62/7 میلیمتر

طول سلاح :    7/103 سانتیمتر

طول لوله :   52 سانتیمتر

وزن سلاح :   400/7 کیلو گرم

مکانیزم گلنگدن :   کفشکی

مکانیزم مسلح شدن :   فشار غیر مستقیم گاز باروت

نوع تغذیه :   نواری و توسط خشاب گرد 100 فشنگی

نواخت تیر :   650 تیر در دقیقه

آموزش نظامی   military training





آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تاریخچه

در طی 40 سال گذشته سلاحهای انفرادی بسیاری با کالیبر 56/5 میلیمتر تولید و وارد بازار شده اند . ناتوانی NATO در تعریف یک سلاح استاندارد با کالیبر 56/5 زمانی مشخص میشود که در هر یک از ارتشهای عضو  NATO یک گونه مجزا و متفاوت از سلاحهای کالیبر 56/5 مشاهده میشود .

در خصوص تیربارهای سبک با کالیبر 56/5  موضوع کمی فرق می کند چرا که تمامی ارتشهای عضو NATO و بیش از 40 کشور دیگر در جهان تنها یک مدل تیربار سبک را انتخاب کرده اند ، تیربار Minima  .

این تیربار ساخت کارخانه پر آوازه FNHERSTAL  بلژیک است . سلاحهای موفقی همچون سلاح انفرادی FAL و تیربار MAG 58 با کالیبر 62/7 و تپانچه قدرتمند برونینگ 9 میلیمتری همگی از زیر دست متخصصان خبره این کارخانه رد شده اند . کار طراحی این تیربار در اوایل دهه 1970 آغاز شد و پس از گذراندن مراحل تکمیلی ، به قدری موفق ظاهر شد که آمریکائیها بلافاصله خواهان خرید تعداد زیادی از آن شدند .

آمریکائیها پس از خریداری این سلاح آنرا در سال 1981 متحول کرده و با نام تیربار M49 معرفی کردند .این رویه توسط تمامی ارتشهایی که از کالیبر 56/5 استفاده می کردند پیروی شد و بسیاری از کشورهایی که در تولیدات داخلی خود انتخاب مناسبی را پیدا نمی کردند دست به خریداری و تحول این تیربار زدند . حال جالب است بدانیم که چه چیزی باعث موفقیت یکباره و غیر منتظره این تیربار شده است ؟

مشخصات

اولین موفقیت این تیربار طراحی آن است . تیربارهای مشابهی که برای پوشش دادن نیروی زمینی بکار می روند عمدتاً بر مبنای تیربارهای به اصطلاح لوله سنگین ساخته شده اند که این خود مزایایی همچون کاهش هزینه های تولید را به همراه دارد ، ولی به یاد داشته باشیم که زمینه کاربرد تیربارهای لوله سنگین متفاوت میباشد .

تیربارهای لوله سنگین برای مقاصدی چون نواخت تیر بالا ، شلیک مداوم بمدت طولانی و پوشش محیط ساخته نشده اند ولی تیربار Minimi دقیقاً برای این مقاصد طراحی و ساخته شده . برای رسیدن به این اهداف ساختمان سلاح بر مبنای یک تیربار واقعی طراحی شده و سیستم تغذیه آن به نوار فشنگهای 200 تیری مجهز شده ، سلاحی مجهز به خشاب ( ولو خشاب ظرفیت بالا ) برای مقاصدی چون تیراندازی به مدت طولانی مناسب نیستند چرا که بعد از 3 یا 4 ثانیه شلیک کردن ، خشاب سلاح خالی شده و می بایستی تعویض گردد بنابراین استفاده از نوار فشنگ ظرفیت بالا برای تیرباری که بدین منظور ساخته شده الزامی است .

یکی از جلوه های فوق العاده تیربار Minimi ، قابلیت استفاده از خشاب سلاح M16 در آن است ، اینکار به هیچگونه تغییر و دستکاری نیاز ندارد و برای مواقع اضطراری همانند وقتی که تیربارچی کشته شده و یک سرباز معمولی که حامل سلاح M16 است می بایستی از این سلاح استفاده کند ،درنظر گرفته شده.

جلوه های دیگری که نمایانگر یک سلاح مدرن هستند در این سلاح دیده می شوند . از جمله قابلیت تعویض سریع لوله سلاح و استفاده از سیستم گلنگدن باز میباشد. یک تیربار خوب می بایستی از ساختار محکم و با دوامی برخوردار باشد چرا که نواخت تیر میانگین آن در میادین جنگ معادل 10000 تیر در هفته است که این رقم در مورد سلاحهای انفرادی معادل کمتر از 20000 تیر در کل طول عمر مفید سلاح میباشد .

جلوه هایی همانند تغذیه نواری ، گلنگدن باز ، تعویض سریع لوله و در نظر گرفتن جایی برای نصب سه پایه که از موارد اشتراک تیربارهای کالیبر 62/7 هستند همگی در سلاح Minimi در نظر گرفته شده اند ولی نقطه قوت و مزیت اصلی سلاح Minimi را میتوان در نواخت تیر بالا و سبکی آن دانست .

دانستن این نکته قابل اهمیت است که سلاح Minimi برای اشغال جای تیربارهای کالیبر 62/7 وارد خدمت نشده ولی همیشه توسط یکی از سربازان یک جوخه (که می بایستی حامل سلاح M16 باشد ) حمل میشود .این مسئله بطور چشمگیری باعث بالا رفتن قابلیت حمله و آتش جوخه خصوصاً در هنگام حمله در محیطهای عملیاتی باز میشود ، بعبارتی یک سرباز معمولی حمله کننده که مجهز به این سلاح است به تنهایی قادر به پوشش دادن کل جوخه خواهد بود .

لازم است این نکته را یادآوری کنم که ساخته دست بشر هیچگاه بدون اشکال نبوده ولی در خصوص Minimi به جرأت میتوان گفت که هیچ سلاح دیگری همانند Minimi مورد بازنگری و اصلاحات قرار نگرفته . این بازنگری ها همگی حاصل تجاربی هستند که در میادین جنگ بدست آمده و توسط افرادی اعمال شده اند که این سلاح را در دراز مدت و در شرایط مختلف بکار گرفته اند .

مختصات

کالیبر :   45 × 56/5 میلیمتر (223 رمینگتون )

طول نمونه قنداق ثابت :   104 سانتیمتر

طول نمونه قنداق کشویی باز :   4/91 سانتیمتر

طول نمونه قنداق کشویی بسته :   6/76 سانتیمتر

طول لوله :   5/46 سانتیمتر

مکانیزم مسلح شدن :   فشار غیر مستقیم گاز باروت

نوع گلنگدن :   چرخشی

ظرفیت خشاب :   فلزی 30 تیر و جعبه نوار 200 تیری

مکانیزم چکاننده :   خودکار

نواخت تیر : قابل تنظیم 700 الی 1000 تیر در دقیقه

آموزش نظامی   military training





 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تیربار M60 ساخت امریكا

در جنگ جهانی دوم ، ارتش امریكا از نوعی تیربار سبك به نام برونینگ 30/0 استفاده می كرد. این تیربار ، برای مقاصدی چون پوشش دادن نیروی زمینی و درگیر شدن با خودروهای زرهی سبك ایده آل به شمار می آمد. ولی سنگینی و بددست بودن آن ، باعث محدود شدن دامنه عملیاتی آن می شد. پس از اتمام جنگ جهانی دوم و با توجه به تغییر یافتن شیوه جنگی بسیاری از ارتش ها ، مهندسان اسلحه سازی امریكا بر آن شدند تا تیرباری سبك تر ، خوشدست تر و دارای نواخت تیر بهتر طراحی كنند. نتیجه این كار ، طراحی و ساخت تیربار M60 بود. تحقیق درخصوص طراحی و ساخت این تیربار ، در سال 1940 آغاز شد.
به گفته بسیاری از صاحبنظران ، تیربار M60 را می توان MG42 امریكایی دانست. چرا كه بدنه از ورق فولاد پرسكاری شده ، سیستم تغذیه نواری و بخش هایی از مكانیزم آن ، از MG42 به عاریت گرفته شده است. اولین نمونه های تیربار M60 ، در سال 1950 به ارتش امریكا تحویل داده شد. ارتش امریكا پس از آزمایش این تیربار و البته ایجاد چند تغییر و بهینه سازی جزئی ، آن را به عنوان تیربار سازمانی نیروهای مسلح خود برگزید. سال 1957 را می توان تاریخ ورود این تیربار به خدمت دانست. این تیربار در جنگ كره با موفقیت مورد آزمایش قرار گرفت. ولی وسیع ترین گستره كاربرد آن را می توان جنگ ویتنام دانست. یعنی جایی كه بیش از 5000 قبضه از این سلاح ، توسط سربازان امریكایی به كار گرفته شد.

گلنگدن این تیربار از نوع باز و عملكرد آن با فشار گاز باروت است. مكانیزم تغذیه آن ، همانطور كه قبلآ ذكر شد از نوع نواری است و عمل خنك شوندگی آن ، با هوا صورت می پذیرد. نوار فشنگ این تیربار ، از نوع فلزی است (همانند تیربار MG42 آلمانی) و معمولآ در 2 نوع 50 و 100 تیر ساخته می شود. تیربار M60 اگرچه سنگین است ، ولی می توان آن را مانند یك سلاح معمولی در دست گرفت و شلیك كرد (نكته ای كه درمورد تیربار برونینگ 30/0 غیرممكن بود) و یا آن را بر روی یك 2 پایه یا 3 پایه قرار داد. انواع جدید این تیربار ، دارای 2 پایه سرخود هستند كه می توان آن را به راحتی تا كرده و در زیر روپوش لوله جاسازی كرد. نكته جال درمورد باز و بسته كردن این سلاح این است كه برای باز و بسته كردن آن می توان از یك فشنگ شلیك نشده به عنوان ابزار استفاده كرده و پین های آن را به راحتی خارج كرد.
در طراحی این سلاح مواردی چون وزن معقول ، طول كم و قابلیت استفاده به صورت انفرادی مد نظر بوده است. استفاده از پلاستیك و مقداری آلومینیم باعث شده تا وزن سلاح به طور محسوسی كاهش پیدا كند. (اگر چه وزن آن كماكان زیاد می باشد كه این وجه اشتراك تمامی تیربارهای تغذیه شونده با نوار است.) جاسازی فنر ارتجاع درون قنداق سلاح و به كارگیری نوع خاصی از گلنگدن نیز باعث كاهش طول سلاح شده است. یكی از معایب تیربار M60 ، حساسیت فوق العاده آن به گرد و خاك و رطوبت می باشد كه این خود یكی از نقاط ضعف این تیربار در جنگ ویتنام بود. همچنین درصورت گیر كردن و خارج نشدن پوكه فشنگ شلیك شده ، راه اندازی مجدد تیربار یك دردسر اساسی می شود. دستگیره تپانچه ای شكل سلاح نیز توسط یك خار فنری شكننده به بدنه سلاح چفت می شود كه خود چفت شدن آن ، باعث شكستن یا از كار افتادن خار فنری می شود.

مدل های مختلف تیربار M60 :
M60E2 : نخستین گونه بهینه سازی شده تیربار M60 است كه به منظور نصب بر روی تانك ها و خودروهای زرهی طراحی شد.
M60E3 : این گونه در سال 1986 وارد خدمت شد و هدف از طراحی آن ، ساخت گونه ای سبك تر و خوشدست تر بود. این مدل M60 ، نخستین گونه ای بود كه به دوپایه سرخود و تاشو مجهز شده بود. سیستم گاز این مدل ، ساده تر و مطمئن تر از مدل های قبلی بود و برای آن یك سیستم ضامن بهینه سازی شده در نظر گرفته شده بود. یك دستگیره حمل راحت و خوشدست نیز از تجهیزات این مدل به شمار می رفت.
M60C : تفاوت اصلی این مدل با انواع قبلی ، سیستم تغذیه آن بود. چرا كه عملكرد گلنگدن آن به كمك نیروی روغن فشرده صورت می گرفت نه با فشار گاز باروت. این مدل ، درواقع برای نصب بر روی هواپیماها طراحی شد. نواخت تیر اینگونه ، با نیروی برق كنترل می شد. گفته می شود چند قبضه از این مدل تیربار ، بر روی برجك تانك های M60 امریكایی نصب شده است.
M60D‌ : این مدل به علت دارا بودن 3 پایه قابل تنظیم ، قابلیت نصب بر روی انواع ناوچه و هلیكوپتر را دارد. تفاوت آن با مدل M60C در این است كه مدل M60D ، فاقد كنترل الكتریكی نواخت تیر می باشد.
انواع مهمات به كار رفته در تیربار M60 :
انواع فشنگ های به كار رفته در این سلاح را می توان اینچنین برشمرد:
فشنگ M61 از نوع ضدزره
فشنگ M62 از نوع رسام
فشنگ M63 از نوع سرتخت
فشنگ M85 از نوع ساچمه ای كروی
فشنگ M993 از نوع تنگستنی ضدزره (جدید)
تمامی این فشنگ ها ، درون نوار فشنگ فلزی مورد تآیید NATO قرار می گیرند. نوار فشنگ های مورد استفاده در امریكا ، دارای 4 فشنگ معمولی و یك فشنگ رسام هستند.





آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

گروهی از طراحان شرکت TSN11 توچ ماش ، برای بهسازی و افزایش دقت تیربار PKM و عمر خدمتی لوله آن و همچنین کاهش خطاها در هدفگیری آن به مرحله اجرا در آوردند.یکی از نتایج این تلاشها یک تیربار پیاده نظام کارآمد بنام  پچنگ PECHENEG)  )بود.

مشخصات تیربار پچنگ ( PECHENEG )

نوآوریهای بکار رفته در طراحی لوله این تیربار به همراه استفاده از روکش های جدید به افزایش استحکام و بهبود ویژگیهای خنک شوندگی ، افزایش مقاومت در برابر تأثیرات محیطی ، کاهش لرزشها و محافظت از خط هدفگیری در برابر تأثیرات ناشی از گرمای تولیدی انجامید.فاصله بین روکش و فضای بیرونی لوله ، دنده های عرضی و نصب پوکه پران در نزدیکی دهانه لوله ، به خنک شدن تدریجی آن توسط گرمای عبوری کمک می کرد.

حداکثر شلیک مداوم ممکن از تیربار پچنگ ( PECHENEG ) برابر حدود 600 تیر است . مکانیزم دستگیره آتش دارای یک صفحه منحنی شکل میباشد که به استحکام آن افزوده و از تأثیرات منفی گرمایی در هنگام شلیک می کاهد.دقت اسلحه در حالت خودکار از روی دو پایه 7/1 تا 9/1 برابر بالاتر از دقت PKM میباشد.افزایش عمر خدمتی لوله ، نیاز به حمل لوله های یدکی را کاهش می دهد، اما مکانیزم اتصال و جدا شدن لوله به گونه ای است که براحتی می توان لوله را تعویض نمود.

یکی از ویژگیهای قابل توجه تیربار پچنگ ( PECHENEG ) این است که حدود 80 درصد قطعات و اجزای آن با اجزای بکار رفته در PKM همسان هستند و این امر باعث تولید انبوه آن در سال 1999 و با صرف هزینه ای اندک در شرکت KMZ آغاز شد.

تیربار پچنگ ( PECHENEG ) در جریان درگیریهای شدید چچن توانست توانایی خود را به همگان ثابت کند.

مختصات فنی تیربار پچنگ ( PECHENEG )

کالیبر :  R54 × 62/7 میلیمتر

وزن تیربار : 700/8 کیلوگرم

طول تیربار : 5/115 سانتیمتر

طول لوله :640 سانتیمتر

سرعت دهانه : 825 متر بر ثانیه

نواخت تیر علمی : 650 تیر در دقیقه

نواخت تیر عملی : 250 تیر در دقیقه

برد هدفگیری : 1500 متر

گنجایش قطار فشنگ : 100 و 200 تیری

 

"Pecheneg" Kalashnikov infantry machine-gun

Specifications
Caliber..........................................................7.62mm
Cartridge  ...................................................7.62x54R
Weight ........................................................8.7 kg
Length  .......................................................1,155 mm
Barrel length..............................................640 mm
Bullet muzzle velocity .............................825 m/sec
Rate of fire  ...............................................650 rds/min
Effective rate of fire   ..............................250 rds/min
Sighting range  ........................................1,500 m
Cartridge-belt capacity...........................100, 200 rds

    The team of developers at the TsNIITOCHMASH, including A.A. Deriagin, N.N. Denisov, V.I. Suslov, M.V. Chugunov, A.S. Neugodov and others had undertook a number of measures directed to enhance the accuracy of the PKM machine gun as well as the service life of its barrel and to reduce the errors in its aiming at the target. As a result of the thrust came into being the Kalashnikov infantry machine-gun "Pecheneg" with its subsequent formal Index 6P41.

    The innovations in the design of a barrel and introduction of the jackets had enhanced its ruggedness, improved its cooling, protected from atmospheric effects, reduced its own reverberations, protected its line of sight from effects of a "mirage" effect. The clearance between the jacket and the outer space of the barrel, its transversal ribs and the ejector near its muzzle ensure its enforced and gradual cooling by an ambient air.

    The maximum length of the constant fire burst fired from the 6P41 numbers some 600 shots. The operating handle mechanism unified with a curved plate enhancing its ruggedness and reducing the heating warpages during the fire. The displacement of the bipod to the muzzle enhanced stability of the weapon. The accu�racy of an automatic mode of fire from the mount and the bipod 1.7-1.9 times higher than that of the PKM fire consistency. The increased service life of the main barrel permitted its users to refuse from the removable barrel (this compensate the increase of the machine gun weight), however, the barrel attachment device remained a quick-disconnected one.

    Among other things, some 80% parts and units of the PKM are used in the design of the 6P41.

    This permitted with minimal expenses in the year 1999 to launch the 6P41 in mass production at the KMZ Plant. The 6P41 machine gun proved its efficiency during a period of intense combat activity in Chechnya.



 

 


آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تیربار کالیبر سنگین Browning M2 در ارتش آمریکا بیش از 80 سال مشغول خدمت بود و در این مدت کارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشت. ولی به دلیل ضعفهایی که داشت می بایست کم کم از خدمت کنار رود و جای خود را به تیربارهای جدید بدهد. یکی از مهمترین ضعفهای تیربار M2 سنگینی این تیربار بود به همین دلیل ارتش آمریکا به یک تیربار کالیبر سنگین با وزن سبک اعلام نیاز کرد. در سال 2005 نخستین نمونه های تیربار XM 312 برای تست های ابتدایی تحویل نیروهای نظامی ایالات متحده گردید. این تیربار (اگر نگوییم سبکترین) یکی از سبکترین تیربارهای کالیبر سنگین حال حاضر جهان به شمار میرود. وزن این تیربار با سه پایه آن رقم باور نکردنی 19 کیلوگرم است. همین سبکی این تیربار باعث شده است که به وسیله دو نفر به راحتی قابل حمل باشد. این تیربار به وسیله نوار فشنگ از سمت چپ تیربار تغذیه میشود و به وسیله جعبه فشنگهای 50 تایی ساپورت میشود. برد موثر این تیربار نیز 1600 متر ذکر شده است. ریتم آتش این تیربار 260 گلوله در دقیقه میباشد که به نسبت تیربارهای هم رده خود رقم پایینی است و نسبت به تیربار M2 چهل گلوله در دقیقه کاهش یافته است. به همین سبب از این تیربار تنها علیه اهداف زمینی استفاده میشود. چرا که با این ریتم آتش پایین به سختی می توان با هواگردهای تندرو مقابله کرد. این تیربار نسبت به تیربار M2 افزایش خوبی در دقت و هدفگیری داشته است.
این تیربار با فشار گاز مسلح میشود و لوله آن به وسیله هوا خنک میشود و سیستم کاهش لگد این اسلحه نیز همانند نارنجک انداز XM307 است. سیستم تغذیه این تیربار به نسبت تیربار قدیمی آمریکا پیچیده تر شده است. کاهش وزن تیربار ، سیستمهای تشکیل دهنده آتش تیربار و موارد دیگر ، مواردی هستند که قیمت این تیربار را به میزان قابل توجهی افزایش داده اند. هدف اصلی ساخت تیربار XM312 این است که به کمک نارنجک انداز XM 307 بتواند سد دفاعی مستحکمی برای نیروهای خودی فراهم آورد همچنین حجم آتش بالای ترکیب این دو اسلحه پوشش مناسبی برای نیروهای خودی به شمار میرود.

مختصات تیربار XM 312
کشور سازنده : ایالات متحده
شرکت سازنده : GDATP
کالیبر : 12.7*99 mm
وزن : 19 کیلوگرم با سه پایه
طول اسلحه : No Data
طول لوله : No Data
تغذیه : به وسیله چعبه نوار فشنگ 50 تایی
ریتم آتش : 260 گلوله در دقیقه
برد مفید: 1600 متر



آموزش نظامی

ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاههای اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

تیربار زرهی بهسازی شده PKMB کلاشنیکوف شباهت زیادی به PKM دارد و از طریق یک پایه قابل چرخش 6U1 به همراه یک نگهدارنده قطار فشنگ و جعبه مهمات بر روی خودروهای زرهی قابل نصب می باشد.با کنار گذاشته شدن خودروهای زرهی قدیمی،تیربار PKMB بر روی بالگردهای حمل و نقل نظامی ضربتی نصب گردید.البته PKMB را می توان در نیروهای حافظ صلح بر روی موتور سیکلت ها نیز بکار گرفت. PKMBبدون مهمات ، 5/17 کیلوگرم وزن دارد و اهرم های کنترل و شلیک آن در بخش عقبی بدنه نصب شده اند.

مختصات فنی تیربار PKMB

کش.ر سازنده : شوروی سابق – روسیه

کالیبر : ۶۲/۷میلیمتر

نویسنده: FSDF ׀ تاریخ: چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 10 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , 15rand.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com